• وبلاگ : اين نجواي شبانه من است
  • يادداشت : مستندهاي شيرين زندگي....
  • نظرات : 7 خصوصي ، 9 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    با تاخير ....
    آدما براي اين که خودشون باشن بايد از خود خواهي خودبيني و از همه مهمتر صلاح خود رو بر ديگران ترجيح دادن دست بر دارن که اين محقق نميشه مگر اينکه در حرکات و سکناتشون فقط رضايت محبوب رو در نظر بگيرن و اين وقتي به فکر حرف و حديث مردميم غير ممکن جلوه ميکنه چون اگه مي خوايم خدايي بشيم بايد بر عکس اين ضرب المثل که ميگه : مي خواهي نشوي رسوا همرنگ جماهت شو بايد اگه مي خوايم رسوا بشيم همرنگ جماعت نشيم . ...

    سلام..

    عالي بود.

    قلمتون استوار..

    امروز عرفه است..مارو از ياد نبريد. . .

    در وبم منتظر حضور گرمتون هستم..

    يا علي

    پاسخ

    سلام:) ممنونم ..انشالله ...
    کاربر گرامي
    در تاريخ چهارشنبه 11 آبان 90 نوشته (مستندهاي شيرين زندگي....) شما به فهرست نوشته هاي برگزيده در مجله پارسي نامه افزوده شده است. موفق باشيد.
    پاسخ

    :)

    سلام

    خيلي جالب بود ....تصور لحظات زيباي زندگي ....زيبا به معني واقعي، آرامش و ....

    کلا اگه زن و شوهر عاشق هم باشن و به کس ديگه اي فکر نکنن، فکر کنم تمام لحظاتشون زيبا و بي دغدغه و مستندهاي شيرين زندگي باشه.

    اگه تقوا و ايمان و اخلاق باشه فک کنم ديگه همه چيز حل باشه....متوجه اي که چي ميگم!

    موفق باشي:)


    پاسخ

    سلام:) اوهوم متوجه ام...عاشق بودن مقوله ايست که .....ممنون بانو :)
    سلام
    هنوز هم اگر رمقي است از برکت وجود چنين ادم هايي است
    والعاقبة للمتقين
    پاسخ

    سلام:) بله ..ممنون
    رزي تو از كجا فهميدي اون آقاهه به خانومش چي گف؟؟:ديييييييي

    حس خوبي داش پستت :)
    پاسخ

    سلام:) بماند.... ممنون
    سلام
    بسيار زيبا و ارزشمند
    خدا به قلمتون برکت بده ان شاء الله
    موفق باشيد
    پاسخ

    سلام:) ممنونم بزرگواريد

    هر کس مي خواهد بداند ، اگر امام زمان (عج) ظهور فرمايد ، نسبت به آن حضرت چه موضعي دارد ، ببيند الان با نائب بر حقش چگونه است . اگر توانستيد مطيع ايشان باشيد و هرچه فرمود اطاعت کنيد ، اطاعت از امام زمان نيز مي توانيد بکنيد. (شهيد دستغيب - ره)

    سلام
    هميشه وقتي تو خيابون براي قدم زدن ميرم يک فکر گوشه ذهنمه نميدونم اذيت يا شايدم راهنماي هميشه اکتيوم بوده اونم اينه که هميشه حواس مردم به همه چيز هست نميدونم شايد اين حواس بودنه خوب باشه ولي خيلي وقتا اذيتم کرده خيلي وقتا براي اونا يه کارايي رو کردم يا يه کارايي رو نکردم اين خودم بودنرو ازم ميگيره که خوشايند نيست ...
    (بعد از خوندن مطلب شما ياد اين حرفا افتادم ببخشيد ... !!!)
    پاسخ

    سلام :) ..بيشتر توضيح بدين...