سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چون از کارى ترسى بدان درشو ، که خود را سخت پاییدن دشوارتر تا در نشدن در کار و ترسیدن . [نهج البلاغه]
این نجوای شبانه من است
 
\ظهور اسم کریم\ را اجازه بدهید توضیح بدهم.

 

یا کریم

 

"ظهور اسم کریم" با بیانات استاد فاطمی نیا :

یکی از اسما خداوند کریم است. یکی از بزرگان می گفت این اسم در دنیا و آخرت ظهوراتی دارد. کسی که ظهور اسم کریم را در آخرت بداند یک جهنم از خجالت برایش آماده می شود آخرش هم می شود بهشتی. و برای این موضوع مثال می آورد. می گوید شما رفتید خانه کسی. استقبال زیاد، همه را بسیج کرد، پذیرایی مفصل، شربت، غذا، آقا حوله بیارم حمام کنید، ماشین هست برویم بیرون بگردیم، برای شب چه می خواهید، کلی احترام و.... بعدا متوجه بشوید صاحب خانه کسی است که در گذشته در حقش بدی کرده اید. همه آن پذیرایی ها و احترام ها در کامتان زهر می شود.

حالا می گوید بنده که می رود در محشر که عالم کنار رفتن پرده هاست، این جا گناه می کرد می گفت بابا ولش کن، می رود آنجا می بیند گناه عجب زشت بوده. می گویند این کارها را تو کردی و ما تو را بخشیدیم. بیا برو بهشت. می گوید اگر این بنده برود بهشت آن نعمت ها را ببیند و آن گناه ها را به خاطر داشته باشد، شیرینی بهشت زهرش می شود. این جا اسم کریم ظهور می کند و تصرف می کند و گناهانش فراموشش می شود تا بهشت تلخ نشود. به این خدا می شود معصیت کرد؟ گناه بنده را از یادش می برد تا بهشت زهر تنش نشود.

 

الهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم ولعن اعدائهم اجمعین

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط رز 91/3/23:: 9:19 صبح     |     () نظر
 
امام هادی را دوست دارم .....

یا رئوف

 

نقی! نامی که فخر آسمان است
                                              تلفــــظ کردنــش حــــظ دهـــان است
ز القاب امـــــام هــــادیِ ماست
                                              امـــامی که عـزیـــز شــیـعیـان اسـت
امـــام قـد بلنــــــد ِ مــــاه رویـــی
                                              که جد حضرت صاحب زمان(عج) است


نقـــی
! یعنی تو پاکی! پاک تر، از
                                              همان آبـــی که در جنـــت، روان است
نقی، چون مظهر پاکیست نامش
                                              بـرای قـــــرن آلــــوده، گــــــران اســت


به نام مـادرش سوگند، زهـــــرا!
                                              همان که صبح چشمش جاودان است،
نخواهد از نفس افتاد این عشـق
                                              که از "هــادی" به قلب عاشقان است


به کـــــوریِ دو چشم آن حقیری
                                              که از فـــــرط حقــــارت بـد دهان است،
به هــر دیوار این دنــــیا نوشتیم :
                                              "نقــــی" زیبــــاترین نام جــــهان اسـت

 

منبع:http://www.rasekhoon.net/forum/threadshow-572514-1.aspx


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط رز 91/2/30:: 3:22 عصر     |     () نظر
 
میگویند تو علی را از ابوبکر، عمر و عثمان برتر میدانی؟

یا لطیف

 

حره دختر حلیمه سعدیه، از دوستان و موالیان امیرالمؤمنین، (علیه السلام)، و خواهر رضاعی پیامبر اکرم، (صلی الله علیه و آله)، است. مناظره‌ای دارد با حجاج بن یوسف ثقفی که با تکیه بر آیات قرآنی، حریم ولایت را پاس می‌دارد. وقتی بر حجاج، وارد شد حجاج از او پرسید: تو حره دختر حلیمه هستی؟

حره گفت: فراست از غیر مؤمن!

حجاج گفت: خدا تو را این جا آورد، می‌گویند تو علی را از ابوبکر، عمر و عثمان برتر می‌دانی؟

گفت: دروغ گفته‌اند آنان که گفته‌اند من علی را تنها از اینها برتر می‌دانم.

حجاج گفت: دیگر از چه کسانی او را برتر می‌دانی؟

گفت: از آدم، نوح، لوط، ابراهیم، داوود، سلیمان و عیسی بن مریم، (علیهم السلام).

حجاج گفت: وای بر تو، او را از صحابه و هفت پیامبر بزرگ، برتر می‌دانی، اگر دلیل اقامه نکنی، سرت را از تنت جدا می‌کنم.

ادامه مطلب...

کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط رز 91/2/9:: 8:44 صبح     |     () نظر
 
به یادتون هستم

یا رئوف

سلام

فردا صبح عازم نجف وکربلا وکاظمین وسامرا هستم انشالله

به نیابت از همتون اگه لایق باشم 2رکعت نماز میخونم ....


به یادتون هستم مخصوصا  شمایی که همیشه به یادم بودین....

حلالم کنید اگر بدی بهتون کردم یا ذره ای خاطرتون رنجید ...

خداحافظ


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط رز 90/10/2:: 9:16 عصر     |     () نظر
 
یه جمجمه روی یکی از نی ها

 یا ارحم الراحمین


یکی از بچه های تفحص نقل میکرد :
یه روز که دوستانش داشتن توی نی زار ها دنبال پیکر شهدا میگشتن،مشاهده میکنن که یه جمجمه روی یکی از نی ها هست ...یعنی نی رشد کرده و جمجمه رو هم با خودش بالا آورده...
متوجه میشن که حتما زیر این نی باید پیکر یکی از شهدا باشه...وقتی پیکر رو پیدا میکنن توی وصیت نامه این شهید بزرگوار جمله ای نوشته بود و اون جمله این بود:
دوست دارم مثل امام حسین(ع) سرم روی نی رود..........

منبع: سایت گل لیلا

 

 ریزنوشت:در این ایام خیلی التماس دعا دارم

هر کجا اشکی ریختید برای حسین ع به یاد دلی باشید که ......


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط رز 90/9/5:: 6:29 عصر     |     () نظر
 
میخواهم به مردم خدمت بی منت کنم

یا رئوف

گویا مسافر بود ...انتهای واگن مترو روی صندلی نشسته بود وبا متانت خاصی کتابی که در دست داشت میخوند

هر لحظه ازدحام جمعیت بیشتر میگشت وتا خرخره مترو پر شده بود از آدم!



با شنیدن صدای ناله ای سر بلند کرد پیرمردی چروکیده   که عصایی در دست داشت در لابلای جمعیت ایستاده بود ...

نگاهی عمیق به آدم هایی انداخت که جلوی پای پیرمرد نشسته بودند و..........

به سختی ایستاد وبا لبخندی پیرمرد را با خود همراه کرد تا بشیند

ایستگاه اول...

ایستگاه دوم...

...

...

...

خطی بر پیشانی مرد نشسته بود که نشان از دردی میداد.....

همچنان انبوهی از جمعیت.....

رفته رفته واگن ها خالی میشد...

در انتهای مسیر بود... جایی خالی شد ...نشست... پایش را درآورد و دستی کشید ...گویا درد امانش را بریده بود....

ولی همچنان با متانت کتابش را در آورد وشروع کرد به خواندن ... صحیفه سجادیه...مکارم اخلاق....

 

توجه:

امام سجاد(ع) می‌فرماید: می‌خواهم به مردم خدمت بی منت کنم. و با تمام قوا به همه مردم بدون منت خیر برسانم

صحیفه سجادیه /دعای مکارم اخلاق



کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط رز 90/9/3:: 9:9 عصر     |     () نظر
 
لطیف..................



یا لطیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــف

این نام خدا رو خیلـــــــــــــــــــــــــــــــــــی دوس دارم

لطـــــــــــــــــــــــــــــــــــــیف

در کلمه نمیشه توصیف کرد

ولی مصداق  میتونم براش بیارم

حضرت زهرا رو به لطافـــــــــــــت زیاد میشناسم...


دختر 18 ساله ای که مادر چند فرزند بود  وهمسر مظلومترین مرد عالم.....


همین لطافت زهراست (س) که غصه دل علی (ع)رو آب میکرد......

 

ریزنوشت: رازیست مهر وموم شده.....این سرّ در عالم دیگر گشوده خواهد شد....


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط رز 90/8/27:: 9:35 عصر     |     () نظر
 
یه طراحی قدیمی......

یا لطیف

 

مشوی ای دیده نقش غم ز لوح سینه حافظ


که زخم تیغ دلدار است و رنگ خون نخواهد شد

مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط رز 90/8/20:: 1:39 صبح     |     () نظر
 
نیاز به آرامش دارم....

یا لطیف

گیسوان مرا با بوته گل سرخ پیوند زنید  تا مامنی باشدبرای پرنده کوچک تنهاییم...


این همه خار در کنار زیبایی رازی دارد.....

 

 

مامن: محل امن


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط رز 90/8/15:: 9:32 صبح     |     () نظر
 
مستندهای شیرین زندگی....

یا لطیف



این ها مستند های شیرینیست ..که اگر ثبت شوند از لحظه لحظه زندگی میتونیم لذت ببریم.......هر پارت شخصیت های جداگانه ای دارد...

احساس ناب....
میخواست اولین احساس نابش در کنار همسرش در گلزار شهدا باشه....بعد عقد را میگویم ..اولین قدم زدنها...او نجیب بود...وهمسرش الطاف خدا شامل حالش شده بود ومحجبه شده بود وهمسری چون  او نصیبش گشته بود.....

تنهایی ....
میگفت همسرم در سفر طولانی بود.... ومن به شدت احساس تنهایی میکردم...واحساس نیاز...ولی ذره ای فکرم به خطا نرفت...اورا دوس دارم ...ولذت در کنار او بودن وحتی فکر کردن به او را با لذتی هیچ گناهی عوض نخواهم کرد.....

شب ..خستگی....
دیر وقت می آمد به خانه...وقتی میومد همه بچه ها خواب بودن...عاشق بچه هایش بود...عاشق زندگی اش.. هر شب سلامی گرم به همسرش میکرد ودست ورویش را میشست ..همسر سفره رو چیده بود...با لذت هر غذایی که جلویش میگذاشت میخورد و میگفت :خیلی خوشمزه بود..خداروشکر میکرد..زن میدونست خسته است ..از صبح که بلند میشد تا خود شب برای رفاه اونها کار میکرد...زن میدونست لبخند شیرین او تمام خستگی روزانه رو از تنش بدر میکند....گاهی یک مرد تنها با یک لبخند شیرین همسرش زندست...

نجابت....
خیلی نجیب بود ..از او راجب مسئله ای  سوال کردم ..با متانت زیاد جواب میداد ..در تمام طول این مدت لحظه ای به چشمانم نگاه نکرد....
در همین دنیای مجازی هم به افراد بسیار نجیب زیادی  برخوردم....نجابت در رفتار وگفتارشون پیدا بود....

در حال خرید......
 با همسرش  در حال خرید کردن بود که نگاه های سنگین دخترک رو روی خود احساس میکرد...نگاه های خیره سرانه بیشتر میشد...
زن: بنظرت این لباس قشنگه بهم میاد....مرد پشت به دخترک کرد ورو به همسرش: تو آنقدر نجیبی که هر لباسی انتخاب کنی برازندته....نگاه های دخترک رفته رفته خاموش میشد....شاید بار معنایی کلمه نجیب برایش سنگین بود....

عواطف در جامعه ما...

در جامعه ما عاطفه زیاده اینو جدی میگم ..شاید یجاهایی خوب هدایت نشده باشه ..ولی کمک به هم نوع خیلی دیده میشه ...اگه زنی بی پناه رو در خیابون ببینیم که نیاز به کمک داره ...از 10 نفر شاید 2 نفر بی تفاوت رد بشند.... محبت بین ایرانی ها خیلی زیاده .....حتی از کنار یه پرنده مجروح هم ساده نمیگذرند چه برسه به انسان....
شاید نتونسته باشم حق مطلب رو خوب ادا کنم ...

پینوشت: خوشحال میشم شما هم یه پارت به این نوشته اضافه کنید :) در نظرات ....


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط رز 90/8/9:: 10:12 عصر     |     () نظر
<      1   2   3   4   5   >>   >
درباره

این نجوای شبانه من است


رز
دعا کنید آدم بشم ووووعاقبت بخیر وبا عشق امام حسین از دنیا برم
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
عاشق آسمونی
این راه بی نهایت
یک نکته از هزاران
((( لــبــخــنــد قـــلـــم (((
سرچشمه همه خوبیهـا مهـدی (عج) است
آرشیوی متنوع از مسائل روزمره
وبلاگ گروهیِ تَیسیر
منطقه آزاد
نور
تاریخ مصرف یا بهتره بگم تاریخ بی مصرف
سیاه مشق های میم.صاد
شهید شلمچه
همای رحمت
ولایت دات کام
گلی از بهشت
مائــده الهی
کشکول
صاعقه
دید
ღஜღ
هدایت قرآنی
حقوق خانواده
بچه های خاکریز
پاورقی
Sea of Love
کوه های استوار
زندگی کاروانی
...صدا کن مرا
شهد
حضور،آماده پاسخگوئی به سؤالات و شبهات شما
...افسانه نیست
پری دریایی
**قافله نت**
داستان نویس
داستان زندگی من
دکتر علی حاجی ستوده
کشکول
حاج آقا مسئلةٌ
راه را با این (ستاره ها) می توان پیدا کرد
شاخه نبات
عمارگراف
ای غایب از نظر به خدا می سپارمت
من و تو
قرآن و اهل بیت(ع)تنها راه نجات
روانشناسی _ مطالب جالب
*ای غایب از نظر به خدا می سپارمت*
عشق بی انتها
بانوی آفتاب
***خانوم کوچولو***
میخ در
عصر احتمال
من هیچم
حدائق ذات بهجة
منطقه آزاد چابهار
آینده ی سبز
فانوس
دستان خالی
یک نکته از هزاران
حسن تنهاترین سردار دنیاست
گمبرون
مشکوه(مهمترین اتفاقات زندگی شخصی من!)
خانه ای که دیوار ندارد
کلاغ سیاه
همه چیز درمورد صلوات
منتظران دل شکسته
هدی
ترامیخوانم
استاذنا
شهدا برای ما حمدی بخوانید
اتش ودوزخ
عدالتخواه
چراحجاب
منتظر
سرداب
قافله شهدا
عقل نوشته های یک دانشجو
نوشته های یک ناظم
خاک بهشت
سایت شخصی رهبر بختیاری
یادداشت های یک طلبه
سید
چشم خدا
دست هنری اصفهانی
سایت مشاوره رایگان علوم پرستاری
وعده حتمی خدا
خانم کوچک وپلیدیهای مادرشوهر من
تینا
کافه ترانزیــــــــت
فــردا
آرشیو یادداشت‌ها
آهنگ وبلاگ