• وبلاگ : اين نجواي شبانه من است
  • يادداشت : چي فکر ميکني؟
  • نظرات : 0 خصوصي ، 21 عمومي
  • پارسي يار : 0 علاقه ، 1 نظر
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     
    از اون ذکراي قشنگ هست بازم...

    اينو چون به کسايي مثل شما که ازم ايه واس اروم شدن ميخوام ميگم اون به ذهنم رسيد...

    يه ايه منو اروم ميکنه زياد و يه سوره

    ايه اينه:
    افوض امري الي الله ان الله بصير بالعباد
    سوره:
    سوره اي که عاشقشم...واقعه...


    ------
    محاسبه ي روزانه سخت نيست...
    يه معلم ديني داشتيم...از اول دبيرستان تا سوم که باهامون بود هر سه سال ميگفت بچه ها شب قبل از خواب يه نيم ساعت يه ربع فکر کنيد به اون روزتون...کارهاي خوبي که کرديد و کارهاي بدي که کرديد...
    اگه تونستيد هم بنويسيد تو يه دفتر ياد داشت...
    اون موقع ها من نميفهميدم چي ميگه...
    الان که 4-5سال ميگذره ميبينم چه حرف خوبي زد...کاش از همون بچگي عادت کرده بودم

    من باب حباب...بنده برداشت شخصي کردم...گرچه عرض کردم خدمتتون
    همه چيز يه کوچولو ترس رو داره!!!
    مهم اون اماده بودنه که ترس رو به حد اقل خودش برسونه
    پاسخ

    چي بنويسم دختر کل دفترم سياه ميشه که.............

    از اونجايي كه تقريبا من آدم افسرده اي هستم يعني شدم ... بهتره هيچي نگم و فقط نظراي وبلاگت رو بخونم ... شايد به منم كمك كرد اين نظرا..

    پاسخ

    سلام عزيزم خوش اومدي انشالله نظرات دوستام کمکت کنه ...کمکم کنه...
    اون واس اروم شدن دلت بود...

    من فکر ميکنم:

    گاهي حس ميکنم مرگ اينقدر نزديکمه که هر لحظه ممکنه منو در بر بگيره!!

    کلا خيلي ادم نا اميدي نيستم ولي اين حس مرگ مدت زياديه باهامه...سعي ميکنم اينقدر اماده باشم که هر لحظه که اومد بتونم کوله بارمو ببندمو برم!!

    شايد واس اون جمله اول اين قشنگ باشه:
    حاسبوا قبل ان تحاسبوا کن که از ترکيدن حباب نترسي
    پ.ن:
    من نميگم حاسبوا قبل ان تحاسبوا کردم ها...
    پاسخ

    ممنونم/منم همش اين حس باهامه ولي محاسبه كردن كار راحتي نيست ميدونم....راستي تركيدن حباب هميشه هم مرگ نيست يوقتم ميشه ازدواج باشه(خنده)
    سلام...

    الا بذکر الله تطمئن القلوب
    پاسخ

    سلام عزيز عاليترين ذکر دنياست.........................
    + رسول 
    هر چالشي توي زندگي به مثال ترکشي ميمونه که تا هميشه همراه روح و ذهن و جان ادمه !
    از دل همين چالش هاست که فرصت هاي طلايي براي بروز خلاقيت در مديريت زندگي بارور ميشه
    شايد اين ترکيدن هم از نوع چالشيست براي فرصتي جديد
    اينه اداب ما را نمي شناسد والا در مقابل صداقتت تعظيم مي کرد
    پاسخ

    ممنونم موافقم ولي به شرطي كه بتونيم ازين فرصتهاي طلايي استفاده كنيم اگه توانش باشه
    + رسول 
    سلام شايد بعد از چندين ماه اين اولين نظري باشه که تو يه بلاگ ميدم شايد تصور همين حباب و زندگي محدود اين گوشه گيري رو نصيب منم کرد
    مشکل در اصل زندگي کردن ما نيست خواه ناخواه پردازشي ايست که از جانب خداي متعال براي زندگي ادمي تعيين شده .اما اينکه ما توي چه بستري زندگي ميکنيم تدبير خودمونه !
    خاصيم يا ناخالص
    بنده اوييم يا بنده نفس
    زهد پيشه ميکنيم يا بي پروايي
    هنرمنديم يا دلقک
    فرشيم يا عرش
    ....
    اگر حبابي مي ترکد دليل پايان نيست اصلا بگذار بترکد چه مي شود مگر !
    يکبار براي تمامي بغضهايت بگذار بترکد و فوران کند و رها جايگاه خود را بيابد
    در انديشه ات بزرگ باش بزرگ ببين اما در مقابل اينه وجدان که ايستادي صادق باش صادق
    پاسخ

    سلام/ممنون که نظر دادين/گوشگيري ؟بله شايد/گاهي فکر ميکنم شايد من در حباب گير افتادم وترس از ترکيدن هست ولي اينو خوب اومدين که در مقابل اينه وجدان صدق باشم
     <      1   2