• وبلاگ : اين نجواي شبانه من است
  • يادداشت : 4 سال بعد اون سفر محجبه شدم....
  • نظرات : 2 خصوصي ، 21 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام دوستي داشتم که بعد از چند سال ديدمش چادر سر کرده بود خيلي هم محجوب بود. در صورتي که سال اول دوم دانشگاه آرايش و ژل موهاش لنگ نمي شد ازش حکايت شو پرسيدم ...

    گفت: بار دوم که رفتم اردو جنوب چادر زدم.

    گفتم:چرا بار اول نذاشتي

    گفت: بار اول برا تفريح رفتم اما جو اونجا منو عوض کرد.از اونوقت مانتو بلند پوشيدم و آرايش و گذاشتم کنار خيلي باخودم درگير بودم فکر مي کردم چادر مزاحمه تو دست و پامو مي گيره و...

    پاسخ

    سلام:) جالب بود... حکايت حجاب کردن ما ..حکايت غريبيست..بماند