راست جريان رو بخواهيد من خودم هنوز به نتيجه دقيق وکاملي از اين جريان نرسيدم و لي کليت جريان اينه که الان هم زن ما و هم مرد ما همانطور که مي فرماييد گرفتارند و هر کدام به نوعي!!!و اين مسائل به يک سال و دو سال پيش نيامده بلکه به چتدين سال برنامه ريزي و چند دهه اجراي توسط دشمن به اين نتيجه رسيده است.
پس اگه بنا باشه که مشکلي حل بشه بايد ديد اولا دشمن کجا ها رو فروريخته که تونسته به اينجا برسه اونجاها رو مرمت کردو از اين به بعد اجازه تخريب بيشتر نداد.در مرحله دوم دينمون براي حل اين مشکلها چي ميگه که بهترين راه حله .و براي يا فتن حل مشکل ها بايد يافت که مشکل دقيقا چيه ؟مثلا يه نمونه همه گانيش(يعني هم زنانه و هم مزدانه)همين هرزگي چشم است که در روايات به عنوان زناي چشم مطرحه در بعضي جاها .خب اين مشل بايد مهندسي بشه يعني بايد تمام جوانبش بررسي بشه.تابشه ريشه يابي کرد. استاد همين درس ما (مهندسي فرهنگ)يه مثال قشنگي زد گفت :دختري که از روستا بلند شده اومده تو دانشگاه درس خونده شده فوق ليسانس(يا به قول بنده خدا فوقش ليسانس)خب مي خواد برگرده تو روستاي خودش وقتي که برگشت فکر زندگي آينده اش رو که ميکنه ميگه من مي خوام با کي ازدواج کنم؟با فلاني و فالني و ده تا فلاني ديگه که هيچ کدومش بيشتر از سيکلم نيستن حتي بعضيا شون سواد خوندن و نوشتن هم ندارند . اين رو هيچ وقت نميپسنده پس مجبوره برا خودش از تو دانشگاه يه نفرو دست و پا کنه !؟!؟؟!؟!خب اين دانشجوي دختر روستايي اصلا مخالفتي با حجاب نداره مخالفتي با عفت و حيا و غيره نداره از اجبارشه که ميخواد يه هم کفو خودش رو براي زندگي يک عمره خودش پيدا کنه و ديگه چيزي نميخواد .خب من اگه به اين دانشجو بگم برو خواهر اين کارتو نکن ميگه برو بابا دلت خوشه من دارم از ي شوهري ميميرم برگردم روستا بابام منو به پسر فلاني ميده که هر و از بر نيمتونه تشخيص بده. خب راه حل اين چيه ؟ حالا شما بيا تو دانشگاه هزار تا همايش و نمايش حجاب هم بذار . اون دختر در اصل با اين عملش داره ميگه من شوهر مي خوام تو شوهر درست حسابي به من بده من چادر که هيچي پوشيه هم ميزنم .
پس نتيجه :هر کسي از ظن خود کار اشتباه ميکنه و ما هم نبايد ز ظن خودمون يار کسي بشيم. بلکه از ظن خودش يارش بشيم اون وقت دلدارشم ميشيم . کار هم درست ميشه .
عرض آخر که نتيجه اين همه وراجي نوشتاريمه اينه که :براي هر کس يک نسخه فتامل