سلام
تکذيبيه:
در راستاي تنوير افکار عمومي اعلام مي دارد بنده يک کارمند ساده در يک شرکت صنعتي هستم و کاره اي نيستم که بخوام کسي رو بيندازم جايي....
و البته براي همين دروغي که گفتم به اون پيرمرد، عرض کردم خدا مرا ببخشد!!!!
لطفا سياه نمايي نفرماييد...
اون جمله هم کنايه بود و هم جدي... مگه فرقي هم ميکنه؟
موفق باشيد
راستي از شما هم تشکر ويژه اي دارم که اصلا در مورد مردها جبهه نمي گيريد و با آسفالت يکيشون نمي کنيد...
التماس دعاي فرج
ممنون بخاطر انتخاب موضوع بي پرواتون
چيزي براي گفتن نمونده که من بخوام بگم!!!!
اين مسائل رو چندبار از نزديک درک کردم و يک بار هم توي بانک که با صحنه هايي از پيرمردي 70 ساله مواجه شدم که تا نصف روز درگير بودم با خودم و البته مجبور شدم به طرف نزديک بشم و خانوم جوان را از دستش آزار و اذيت هاش نجات بدم که جرات نميکرد اعتراض کنه و من کاملاً متوجه وضع نابسامان اون بنده خدا بودم و با توجه به اينکه چند روز قبل هم در بانکي ديگر درست همين پيرمرد رو ديده بودم که در حال آزار يک خانوم ديگه هست، راهي به فکرم نرسيد جز اينکه بهش نزديک شدم و آروم توي گوشش گقتم: "مدتيه شما رو زير نظر داريم بخاطر گزارشاتي و شکايات محرمانه اي که از شما شده... الان هم به احترام موي سپيد و سن و سالتون تذکر ميدم بهتون که ديگه توي هر بانکي شما رو ببينيم.."
خدا من رو ببخشه.......
اما اگه اجازه بديد يک نکته مهم هم يادآوري کنم و اون اينکه متوجه شم اگر بخوايد در اين عرصه در سطح جامعه خودتون هم عملاً ورود کنيد، احتمال گرفتار شدن خود شخص هم هست و اين شد که من عقب کشيدم...
اگر تجربه مهمي نبود مطمئن باشيد انتقال نمي دادم... مراقبت کنيد..
از حاج آقاي قمي و آقاي (يادم نمياد) هم خيلي تشکر مي کنم بابت بحث منطقي و داراي دغدغشون...
اللهم اجعل عواقب امورنا خيرا
سلام من ترجيح مي دم نيمه پر ليوان رو ببينم
پس منثظر پست بعدي هم مي مونم و نظر مي دم
وبلاگ آرامش بخشي داريد...
منتظر مستند شيرينتون هستيم...