پيام
+
دلم بيتاب بود وقتي قدم قدم تو خونه ات پرسه ميزدم وبوي تو واهل خانه ات به مشام ميرسيد ... علي جان چقدر غريب کشته شدي.... چقدر اهل خانه ات بار غم روي سينشان سنگين بود ...خانه ات رو ميبوييدم بوي طيبه اهلت مشامم را نوازش ميداد......

نجفي از قيدار
90/11/26

رزگل
ومن هر لحظه با چشماني اشکبار دل بيتابم را آروم ميکردم از نبودنت
رزگل
واي علي جان لحظه هايي که احساس ميکردم قدم هايم رو بر زميني ميگذارم که روزي مولايم قدم ميگذاشته و پسرانش در آنجا بيتوته کرده بودن دلم آشوب بود....
رزگل
.....
رزگل
واي مولاي من کاش من کنيز درگهت بودم ....... هر چند کنيز تو بودن يعني طيب بودن ومن..... هيهات از اين گناه که لايق کنيزي هم نيستم...
حنا خانوم ♥
سلام رزي...زيارت قبول خواهر...هي دل ما رو ميسوزوني كه اينجوري آبجي:((
*شاخه نبات*
رزگل...نكن...:((
رزگل
سلام عزيز ممنونم .... دل شيعه سالهاست که سوخته.... بانو :)
حنا خانوم ♥
خب دل ما رو بيشتر آب ميكني:(...بذار برم ايشاالله اينقدر از اين فيدا ميزنم كه حس الان من بهت دست بده...
مختار تندر
بيتابمون كردين رزگل خانم...
رزگل
واي از محل غسل هم مينويسم ...صبر داشته باش..... :((
رزگل
:( چي بگم آقاي تندر
مختار تندر
بگو...هرچي كه خاليتون ميكنه و ...
رزگل
حالا سفرنامم رو به صورت تکه تکه تو وبم مينويسم که کوتاه نويسي بشه ...هر واقعه رو تو يه روز ميزارم.... انشالله ...فعلا حس ميکنم لايق نوشتن نيستم..تا بعد ببينم چي ميشه
حرف هاي تنهاي
اللهم صل علي محمدوآل محمدوعجل فرجهم ياکريم.
رزگل
:)
*علي يزداني*
....