یا رئوف
تو مترو منتظر ایستاده بود....
کاملا رو گرفته بود....
مردی از کارکنان مترو در کنارش ایستاده بود وبلند بلند به همکارش هجو میگفت...
با زنی که ایستاده بودوچادرش را در آورده ودر دستانش نگه داشته بود مرتب حرف میزد....
زن با دیدن دختر کمی دست برد سمت روسری اش وموهایش رو کمی جمع وجور کرد...
مرد آمد سمت دختر ویچیزایی گفت ولی دختر بدون هیچ نگاه بدون توجهی از کنار مرد گذشت....
....
ایستگاه بعدی
جمعیت انبوهی از مسافران منتظر.....
آن طرف مترو در انبوهی از جمعیت مرد وزن ...دختر جوانی در .... پسر جوان......
بدون توجه به اطرافیان......مشغول به خود بودند....
واکثر حواس ها به این دو .....
غیرت های خشک شده...
نگاه های عمیق ودقیق
و...........
داخل اتوبوس
سر های برگشته به سمت زنان
تلاش پیرمردبرای ...... زن ایستاده.....
نگاه خیره پسرک جوان به ناموس دیگران....
و............
اگه همه این وقایع رو تصویر برداری کنیم مستند تلخی ساخته خواهد شد.....
پینوشت: منتظر نیمه پر لیوان در پست بعدی باشید ...مستند شیرین هم هست...
کلمات کلیدی:
یا لطیف
دیروز لحظه هام بارونی بود......
چقدر بده ما امام رضا توشهرمون نداریم ... دیروز دلم امام میخواست...........
چشمام منتظر اشاره ای بودن برای جاری شدن..........
چندبار قلبم سوخت
یکی دوبار حالم ریخت بهم مثل طفلی که شیشه شیرش رو ریخته رو رو بهترین لباس مامانش که اماده مهمونیه..........
چند بار هم روحم ترک خورد............
الان که میبینم میفهمم قدرت خدارو این همه ترک برداری شکسته بشی و مچاله ... ولی دیگران هیچ جای زخمی حتی روت نبینند.....
خیلی دلم میخواست خدا رو فریاد بزنم بهش غر بزنم........ولی دیدم من یه ذره ناچیزم منو چه به فریاد زدن..ومثل همیشه(نه همیشه) تو خودم ریختم........
خدا ببخش ناتوانی ام را جز تو هم هـــــــــــــــــــــ یــــــــــــ چـــــــــــــــ پناهی ندارم......
پی نوشت: حال روحیم خیلی بده....خیلی نیاز به دعاتون دارم ...
کلمات کلیدی:
یارئوف
یسال با بچه های بسیج دانشگاه رفتیم مشهد ..بعد 12 سال آقا طلبید منو..اون موقع حجاب نداشتم ولی با دوستم قرار گذاشتیم کل مشهد چادر سر کنیم ...قبل رفتن یه
بعض سنگین تو گلو وچشمام داشتم......هیچ وقت اون سفر رو یادم نمیره ...واقعا سفر معنوی وبابرکتی بود.....بعد عاشورا رفتیم زمستون بود... نم نم برف ...پیاده تا حرم
ساعت 2 نصف شب....نوحه بوی سیب....حرم خلوت...
آخـــــــــــــــــــــــــــــــــــ که با دل آدم بازی میکرد......
یه دختری تو سفر بود بهم میگفت یه غمی تو چشمای تو هست انشالله از بین بره......نمیدونم چی شد
چه اتفاقی افتاد
نمیدونم چکا با دل من کردن........
ولی وقتی برگشتم یچی از دلم کنده شده بود
انگار آقا بد جو ر بهم نگاه کرده بود ...عاشقشــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم.....رافت امام رو میشد با عمق وجود لمس کرد.........
آروم آروم پیاده میرفتیم شبها به سمت حرم.... نم نم برف....نوحه بوی سیب.... همه رنگ سادگی ....حتی دخترایی که شیطون بودن واقعا ساده شده بودن...
همه یکرنگ وساده.... چشمهای پراشک
دل های تب دار
ومـــــــــــــن
یه عمر بغض رو رفته بودم بدم دست آقام وبیام.....
موقع برگشت اون دختر نگاهی به چشمای من کرد
گفت: اون غم رفته..همین....
هیچ سفری رو اینقدر روحنواز تجربه نکرده بود.......
آقام رئوفه....
اینو از قدم اولی که تو حرمش بر میداری میشه فهمید....
اینو از اولین نگاه به گنبدش ...
اینو از قبل رفتن به شهر مشهد میشه فهمید.....
اینم بگم ..4سال بعد اون سفر محجبه شدم به لطف خدا و الطاف ائمه اطهار علیهم السلام...... که بماند..
انتخاب حجاب با تمام وجود یه طعم دیگه ای داره....
هر موقع نسیمی وزید اگه تو مسیرتم نبود خودتو پرت کن به سمتش....
میلاد امام رئوفم رو به همه عزیزان تبریک میگم انشالله به حق اقا امام جواد(ع) حاجت روا بشید
کلمات کلیدی:
یا رئوف
با عرض سلام به همه بزرگواران شرکت کننده در مسابقه دلنوشته ای به امام حسین (ع)..
اعلام نتایج به پایان رسید
و برندگانش اعلام شدند.
از 16 نفر شرکت کننده ..2نفر برگزیده شدن...
نفر اول دلنوشته ای با اسم رمز :زلف فرات(http://mabedini.parsiblog.com/) با اهدای جایزه نقدی یا غیر نقدی معادل 45000 تومان ...
ونفر دوم با اسم رمز :شهید خرازی با اهدای جایزه نقدی یا غیر نقدی به مبلغ 30000تومان ...
از همه شرکت کنندگان محترم خواهشمندیم دلنوشته هاشون رو در وبلاگ هاشون قرار داده وادرس بدهند در قسمت نظرات
هر سوالی بود درخدمتم...
ازداورهای محترم هم خیلی تشکر میکنم به خاطر زحماتشون
کلمات کلیدی:
یا لطیف
هیچ وقت
هیچ وقت نقاش خوبی نخواهم شد
دیشب دلی کشیدم شبیه نیمه سیبی که به خاطر لرزش دستانم
در زیر آواری از رنگ ها ناپدید ماند.......(حسین پناهی)
حسین!
تورا نمیدانم...
ولی من آنچنان نقاشی شدم که دنیا به خود ندید....
یک عمر نقشی بر دل کشیدم که هیچ هنرمندی دردش را معنا نکرد....
کلمات کلیدی:
یا لطیف
چقدر زیباست نزول بارانت
هنگاهی که پرده از چشمانم کنار برود
روح افزاست هبوط فرشتگان همراه با قطرات باران
کاش چشمانم زلال بود ....
صحیفه سجادیه بخوان ببین حاملان عرش الهی چجور به تصویر کشیده شده اند....
کلمات کلیدی: