• وبلاگ : اين نجواي شبانه من است
  • يادداشت : يا حسين شهيد
  • نظرات : 10 خصوصي ، 16 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    به نام حي سبحان

    صداي بريدن رگ گلو هنوز ميرسه از ميون قتلگاه .........

    اگر آن روز نبود!
    اگر آن روز نسيم نفس‌هاي تو در دشت آتش و جنون نمي‌وزيد، اگر سسله جبال قامت 72 عاشق در حاشيه‌ي شمشيرهاي بيتاب نمي‌ايستاد، اگر نازكاي گلويي شش ماهه تير را لبيك نمي‌گفت، هنوز و هميشه، ما لبيك گوي ذلت و وحشت و ظلمت بوديم....
    اي نجابت آب، صداقت آيينه، صراحت آفتاب!
    بي ديروز تو، امروزمان نبود، فردايمان نمي‌باليد و روزگارمان روي خوش نمي‌ديد. اگر عطش تو نبود، آب خوشي از گلوي آفرينش پايين نمي‌رفت! اگر آن روز نبود، ما هر روز مي‌شكستيم. ايستادن نمي‌توانستيم. پرواز نميدانستيم و آسمان هرگز و هيچ‌گاه ما را به چيزي نمي‌خريد و در، حتي به روي آه‌مان نمي‌گشود. اگر آن روز حرم تشنگي، در آتش نمي‌سوخت و كودكان عطش، بيانگرد نمي‌شدند امروز ما، يا بيابانگردان سرگرداني بوديم يا ولگردان كوچه‌هاي بدنام‍ي و گمنامي. اگر كوچه هاي كوفه ‌و شام نبودند و روشن‌ترين فرياد، ظلمت ترديدها را نمي‌شكست و باران كلام زينب، غفلت‌ها را نمي‌شست، اگر شكيب شگفت زنان و كودكان، در هنگامه تازيانه و توهين و تمسخر و تحقير نبود. امروز ما با نخستين تحقير، ميدان رها مي‌كرديم و با سفير اولين تازيانه، "تسليم"را تن مي‌سپرديم.

    يا علي مددي

    انا مجنون الحسين يا ثارالله