یا لطیف
مولا ..تو خورشید بودی وما سالها به ماه می نگریستیم
خورشید هست وچشمهای من قدرت نگریستن ندارند ....چه کسی وجود خورشید را انکار خواهد کرد وقتی نور شدید است.....چشمها ناتوانند....
خورشید هست وچشم هایم قدرت نگریستن ندارند....
عینک تقوا گران است.
جیب من خالیست...
دیدن رخ خورشید بهای گرانی می خواهد...
سعیم بی حاصل است نه دروغ میگویم
سعیی وجود ندارد...
هر چند همیشه خورشید تابان است وجهان را روشن می سازد...
همه حرفم این است:گویند دیدن خورشید بدون عینک مخصوص به چشم ها آسیب می رساند...
مولا من میدانم که تو آن خورشیدی که اگر چشم هایم قادر به دیدن تو باشند بیشترین آسیب متوجه قلب من است...قلبم آتش خواهد گرفت
کلمات کلیدی: