هوالرئوف
میلاد آقا امام هادی علیه السلام رو به شما تبریک میگم
به سراغ من دیوانه اگر می آیی آهسته بیا آهسته............
من درخواب خوشی بی تشویش با تن پوشی پر از یاس سپید غوطه در اندیشه یک پروازم ........................
به پنجره نگاه کن قاصدکی میگرید ...من صدایش را میشنوم و تو باز به من میخندی .....به من میگویی دیوانه...
یاد یه شعر افتادم...... قاصدک هان چه خبر آوردی؟
از کجا از که خبر آوردی ؟ خوش خبر باشی اما اما... گرد بام ودر من بی ثمرمیگردی
انتظار خبری نیست مرا نه زیاری نه زدیارودیاری-باری بروآنجا که بود چشمی وگوشی باکس برو آنجا که ترا منتظرند ..قاصدک در دل من همه کورند وکرند.....................................
چرا شاعر این شعر نوشته انتظار خبری نیست مرا..................................؟.
*(یکی بود یکی نبود یه دختری بود که یه نفری رو دوست داشت یروزی یک کتابی از معشوق هدیه میگیره وقتی کتاب رو باز میکنه میبینه لای کتاب یه کاغذی گذاشته دختر ساده سرخوش از آن همه لطف............ کاغذ رو باز میکنه میبینه نوشته: بروآنجا که ترا منتظرند ...قاصدک در دل من همه کورند وکرند .....گرد بام ودر من بی ثمر میگردی.....................دختر قصه ما دیگه فهمید جایی تو دل معشوقش نداره)
قاصدک اما من منتظرم ..........که بیاری خبری....من نمیگویم هان انتظار خبری نیست مرا....
من ترا منتظرم ....... چونکه معشوقه من رنگ خدایی دارد
ودلش همه نور است وصفا همه عشق
شاید این جمعه بیاید شاید
پینوشت:* اون دختر من نیستم
کلمات کلیدی: دل نوشته هایم .....