بسم رب شهید
صبح داشتم میرفتم میدون صنعت سوار تاکسی بودم راننده وپسر کوچیکش که کنار دستش نشسته بود مشغول حرف زدن بودن
پسر بچه : بابا این کوچه ها چرا اسمشون مثلا 1/6 یا 1/4 هستش
پدر (لبخند) : تا حالا دقت نکرده بودم
بعد یهو خندیدو گفت شهیدشو جا انداختند شهید 1/4
بعد فرزند کلی خندید : اره یعنی یکی از 4 نفر جانباز شده یا یکیشون شهید شده
واقعا نمیدونم بگم
شما بگو
کلمات کلیدی: دل نوشته هایم .....