یا رئوف
یوقتایی احساس میکنم مغزم توان هیچیو نداره مخصوصا وقتی
واژه ها یهو با هم هجوم میارند یا با ید تصمیمی بگیری که نمیتونی
....یوقتایی سنسورت اینقدر حساس شده که حتی با اشاره یه چشم وابرو هم به صدا در میاد
....گاهی باید تلخی ها رو با شیرینی که در وجودته از بین ببری
خلاصه این که
دل وروح من از جنس میخ نیست که تو با چکش زبانت برآن میکوبی
پینوشت:جوری با دیگران برخورد کن که دوس داری با تو برخورد بشه
گذر زمان حل میکنه ولی بازم ته تهش ذرات معلقی مونده
کلمات کلیدی: دل نوشته هایم .....