یارئوف
یسال با بچه های بسیج دانشگاه رفتیم مشهد ..بعد 12 سال آقا طلبید منو..اون موقع حجاب نداشتم ولی با دوستم قرار گذاشتیم کل مشهد چادر سر کنیم ...قبل رفتن یه
بعض سنگین تو گلو وچشمام داشتم......هیچ وقت اون سفر رو یادم نمیره ...واقعا سفر معنوی وبابرکتی بود.....بعد عاشورا رفتیم زمستون بود... نم نم برف ...پیاده تا حرم
ساعت 2 نصف شب....نوحه بوی سیب....حرم خلوت...
آخـــــــــــــــــــــــــــــــــــ که با دل آدم بازی میکرد......
یه دختری تو سفر بود بهم میگفت یه غمی تو چشمای تو هست انشالله از بین بره......نمیدونم چی شد
چه اتفاقی افتاد
نمیدونم چکا با دل من کردن........
ولی وقتی برگشتم یچی از دلم کنده شده بود
انگار آقا بد جو ر بهم نگاه کرده بود ...عاشقشــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم.....رافت امام رو میشد با عمق وجود لمس کرد.........
آروم آروم پیاده میرفتیم شبها به سمت حرم.... نم نم برف....نوحه بوی سیب.... همه رنگ سادگی ....حتی دخترایی که شیطون بودن واقعا ساده شده بودن...
همه یکرنگ وساده.... چشمهای پراشک
دل های تب دار
ومـــــــــــــن
یه عمر بغض رو رفته بودم بدم دست آقام وبیام.....
موقع برگشت اون دختر نگاهی به چشمای من کرد
گفت: اون غم رفته..همین....
هیچ سفری رو اینقدر روحنواز تجربه نکرده بود.......
آقام رئوفه....
اینو از قدم اولی که تو حرمش بر میداری میشه فهمید....
اینو از اولین نگاه به گنبدش ...
اینو از قبل رفتن به شهر مشهد میشه فهمید.....
اینم بگم ..4سال بعد اون سفر محجبه شدم به لطف خدا و الطاف ائمه اطهار علیهم السلام...... که بماند..
انتخاب حجاب با تمام وجود یه طعم دیگه ای داره....
هر موقع نسیمی وزید اگه تو مسیرتم نبود خودتو پرت کن به سمتش....
میلاد امام رئوفم رو به همه عزیزان تبریک میگم انشالله به حق اقا امام جواد(ع) حاجت روا بشید
کلمات کلیدی: