سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و روایت شده است که امام علیه السلام کمتر به منبر مى‏نشست که پیش از خطبه نگوید : ] مردم از خدا بترسید که هیچ انسانى بیهوده آفریده نگردیده تا به بازى پردازد ، و او را وا ننهاده‏اند تا خود را سرگرم بى‏فایدت سازد ، و دنیایى که خود را در دیده او زیبا داشته جایگزین آخرتى نشود که آن را زشت انگاشته ، و فریفته‏اى که از دنیا به بالاترین مقصود نایل گردیده چون کسى نیست که از آخرت به کمترین نصیب رسیده . [نهج البلاغه]
این نجوای شبانه من است
 
تبریک عید

                            بسم الله الرحمن الرحیم

                        عید عاشقان بر همه مبارک

   دعا میکنم همتون خوشبخت بشید و با امیر المومنین( ع)محشور بشید انشالله


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط رز 87/9/26:: 1:5 عصر     |     () نظر
 
بدون عنوان
گاهی در خواب گاهی در رویا گاهی در واقعیت انتظار میکشم
ولی ثانیه ها میگذرند
ومن غمگین
میدانم لایق نبوده ونیستم
 به مهربانی خدا شک ندارم

کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط رز 87/9/25:: 1:42 صبح     |     () نظر
 
منتظر

                                       هوالرئوف

میلاد آقا امام هادی علیه السلام رو به شما تبریک میگم

 

به سراغ من دیوانه اگر می آیی  آهسته بیا آهسته............

من درخواب خوشی بی تشویش با تن پوشی پر از یاس سپید غوطه در اندیشه یک پروازم ........................

به پنجره نگاه کن قاصدکی میگرید ...من صدایش را میشنوم و تو باز به من میخندی .....به من میگویی دیوانه...

یاد یه شعر افتادم...... قاصدک هان چه خبر آوردی؟  

از کجا از که خبر آوردی ؟  خوش خبر باشی اما  اما... گرد بام ودر من بی  ثمرمیگردی

انتظار خبری نیست مرا نه زیاری نه زدیارودیاری-باری بروآنجا که بود چشمی وگوشی باکس    برو آنجا که ترا منتظرند ..قاصدک در دل من همه کورند وکرند.....................................

 چرا شاعر این شعر نوشته انتظار خبری نیست مرا..................................؟.

*(یکی بود یکی نبود یه دختری بود که یه نفری رو دوست داشت یروزی یک کتابی از معشوق هدیه میگیره وقتی کتاب رو باز میکنه میبینه لای کتاب یه کاغذی گذاشته دختر ساده سرخوش از آن همه لطف............ کاغذ رو باز میکنه میبینه نوشته:  بروآنجا که ترا منتظرند ...قاصدک در دل من همه کورند وکرند .....گرد بام ودر من بی ثمر میگردی.....................دختر قصه ما دیگه فهمید جایی تو دل معشوقش نداره)

قاصدک اما من منتظرم  ..........که بیاری خبری....من نمیگویم هان انتظار خبری نیست  مرا....

من ترا منتظرم .......  چونکه معشوقه من رنگ خدایی دارد

ودلش همه نور است وصفا همه عشق

شاید این جمعه بیاید  شاید

پینوشت:* اون دختر من نیستم


کلمات کلیدی: دل نوشته هایم .....

نوشته شده توسط رز 87/9/23:: 5:55 عصر     |     () نظر
 
سلام

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام به همه شما دوستای خوب ومهربونم

راستش چند روزی من به نت دسترسی نداشتم

وشرمنده بابت این که این همه لطف کردید ولی من نتونستم جوابی بدم

عید رو نتونستم تبریک بگم

 دیشب داشتم چند تا از دعاهای صحیفه رو مطالعه میکردم فقط میتونم بگم زیباترین راز ونیاز در درگاه الهی است:باب سوم دعای آن حضرت که در ستایش وتمجید فرشتگان وحاملان عرش الهی وهر ملک مقرب خدا میباشدقسمتی ازدعا:

خداوندا درود بر حاملان عرش عظیم تو باد از تنزیه ذات پاکت لحظه یی باز نایستند واز تقدیس وتمجید حضرتت هرگزخسته نشوند ودر عبادت وبندگی ات ابدا ملال نیابند وتقصیر را بر جهد وکوشش در طاعت وفرمانت مقدم ندارندواز حال وله وحیرت تو غافل نشوند1

واسرافیل که مامور نفخه صور تست دائم چشم بصیرت به تو دوخته ومنتظر فرمان توست که چون امر تو فرارسد کسانی را که به قعر قبر های خود بیهوش ومحبوس در افتاده اند به نفخه صور هوشیار سازد2

ومیکاییل که دارای منزلت ونزد تو صاحب مقام بلند است به دلیل طاعت وبندگی حضرتت.3

وچبرئیل امین وحی تو وپیشوای فرشتگان اسمان های توست که در حضور تو با منزلت ونزد تو مقرب است4

ودیگری روح است که -ان فرشته بزرگ- بر فرشتگان حجاب ها برتری دارد5
روح فرشته ایست که از امر تو وجود یافته پس ای پروردگار درود فرست بر آن فرشتگان عالی مرتبت ونیز بر فرشتگان دیگر که در رتبه دون انها هستند که انها نیز ساکن در سماوات واهل امانات الهی بر پیامبران تواند6
...............ودیگر فرشتگانی که خزینه داران باران رحمت تواند وفرشتگانی که ابر ها را به هر جانب عالم میکشانند14
ودیگر انا ن که از صدای زجر وراندنش غرش رعد ها به گوش  رسد وچون در این دریای مواج اسمان ابرها شناور گردنداز جنبش هموارشان صاعقه ها وبرق ها بدرخشد15
ودیگر فرشتگانی که به همرای برف وتگرگ وقطرات باران هنگام باریدن به زمین فرود ایند وفرشتگانی که نگهبانان خزانه های باد وتلاطم هوا هستند ودیگر فرشتگانی که موکل بر کوه ها هستند که همیشه بر جای خود پایدار باشند16و   الی اخر........................راستش با خوندن این دعا یه لحظه به این فکر کردم که عجب ما غافلیم هم از خویش وهم از خدای خودمون

وچقدر زیبا میشد میتونستیم فرشتگان رو ببینیم

اگر تونستید حتما کتاب صحیفه رو بخونید


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط رز 87/9/21:: 6:3 عصر     |     () نظر
 
بشارت

بسم الله الرحمن الرحیم

اول میخوام تشکر کنم از مدیریت پارسی بلاگ به خاطر ایمیلی که برام ارسال کردند:

.......................................................

بنام خدا
((پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ فارسی))

مدیر محترم وبلاگ این نجوای شبانه من است
در تاریخ پنجشنبه 14 آذر 1387نوشته (پناه) شما به فهرست متون برگزیده در صفحه اصلی پارسی بلاگ افزوده شده است. موفق باشید.

 با تشکر       
مدیریت پارسی بلاگ

((پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ فارسی))

خداروشکر یکی پیدا شد مارو یکم تحویل بگیره

.......................................................

این مطلب رو از وبلاگ آیینه های عارف مینویسم به نظرم خیلی  مطلب خوبیه

ابو بصیر روایت کرده : همسایه ای داشتم که از راه جور و ستم مال فراوانی به دست آورده بود .

 کنیزان آوازه خوان گرفته و همیشه عده ای اهل خوشگذرانی و لهو ولعب را دور خود جمع می کرد

و مجلس شراب و آواز راه می انداخت .
من از کارهای زشت او اذیت می شدم . چندبار به او شکوه کردم اما اثری نداشت .

چون اصرار من زیاد شد او گفت : ای ابو بصیر من مبتلا به هوا و هوس هستم و نمی توانم رها کنم .

تو برو حال مرا به امام خود بیان کن شاید مرا نجات دهد .
سخن او در من تاثیر کرد و هنگامی که به مدینه رفتم جریان او را به حضرت صادق ( علیه السلام ) عرض کردم .

 امام ( علیه السلام ) فرمود : وقتی به کوفه برگشتی او به دیدن تو می آید ، پس به او سلام برسان و بگو جعفر ابن محمد گفته است اگر کارهای منکر و گناه را رها کنی من ضامن می شوم که خدا تو را به بهشت ببرد.
به کوفه برگشتم ، وقتی آن مرد را دیدم به او گفتم : حال تو را به امام صادق ( علیه السلام ) عرض کردم . ایشان به تو سلام رساند و فرمود : اگر کارهای منکر و گناه را رها کنی من ضامن می شوم که خدا تو را به بهشت ببرد.
با شنیدن این سخنان گریست و گفت تورا به خدا آیا جعفر ابن محمد چنین گفت ؟

من قسم یاد کردم که :آری . او گفت : همین برای من بس است . و رفت .

چند روز بعد به من پیغام داد که به دیدنش بروم . به خانه او رفتم ، دیدم برهنه است و لباس برتن ندارد .

 گفت هرچه داشتم از حرام بود و همه را از خانه بیرون کردم . حالا لباسی ندارم . برایش لباس حلال تهیه کردم تا خود را پوشاند.
مدتی بعد خبر شدم که مریض است . به عیادتش رفتم . خیلی امیدوار بود . من مرتب به دیدن او می رفتم . هنگام مرگش رسید . در حال جان کندن چند لحظه بیهوش شد .

وقتی به هوش آمد گفت : ای ابو بصیر امام تو حضرت جعفر ابن محمد( علیه السلام ) به وعده خود وفا کرد. . . این را گفت واز دنیا رفت .

در ایام حج من به مدینه رفتم . خواستم به زیارت امام صادق ( علیه السلام ) بروم . وقتی اجازه ورود گرفتم و خواستم داخل خانه شوم ، در همان لحظه حضرت صادق ( علیه السلام ) از داخل مرا صدا زد و فرمود : ای ابوبصیر ما به آنچه برای رفیقت ضامن شده بودیم وفا کردیم ....

الهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

خدایا به حق محمد وآل مطهرش یه لحظه مارو به حال خودمون رها نکن

الهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط رز 87/9/15:: 3:55 صبح     |     () نظر
 
صلوات

هوالرئوف

ارتباط صلوات با عالم ذر

«صلوات موجب وفا کردن به میثاق عهدی است که در روز الست از خلق گرفته شده‌است،

 چنان که از حضرت موسی‌ بن جعفر(ع) منقول است که:

هر که بر پیغمبر(ص) صلوات فرستد، معنی آن این است که من بر آن میثاق باقی هستم و به آن وفا نمودم.»

*:کتاب «داستان‌های شگفت‌انگیزی از صلوات» تألیف «حیدر قنبری»
*خبرگذاری کتاب ایران

 خشنودی پیامبر (ص) از صلوات های زیاد

شخصی بسیار زاهد و عابد که گوشه گیر بود و در مجالس و محافل حاضر نمی شد ، روزی در مجلس سخنرانی شرکت کرد و موجب تعجب همه شد . علت حضورش را پرسیدند ، گفت : رسول خدا (ص) را در خواب دیدم و به من فرمود: برو به مجلس سخنرانی فلان واعظ که زیاد بر من صلوات می فرستد و من از او خشنودم

منبع : شرح فضایل صلوات ص92 – آثار و برکات صلوات ص 87

 بوى عطر

مرحوم آخوند ملاعلى همدانى رحمة ‏الله‏ علیه ، حکایت نموده ‏اند که: روزى پیرمردى جهت‏ حساب خمس و زکات نزد من آمد، متوجه شدم که از آن پیرمرد بوى عطر عجیبى به مشامم مى‏رسد که تا به حال نظیر آن را استشمام نکرده ‏ام. از او پرسیدم از چه عطرى استفاده مى‏کنى؟ گفت: این بوى خوش، قصه‏ اى دارد که تا کنون آن را براى احدى نقل نکرده ‏ام. قصه این است که شبى در عالم خواب پیامبر خدا صلى ‏الله ‏علیه‏ و آله را زیارت نمودم ، در حالى که آن حضرت نشسته بودند و حدود ده یا بیست نفر اطراف ایشان حضور داشتند و من هم در آن مجلس بودم.
    
    حضرت فرمودند: کدام یک از شما بر من زیاد صلوات مى‏فرستید ؟ مى‏خواستم بگویم که من زیاد صلوات مى‏فرستم، اما ساکت‏ شدم. بار دوم پرسیدند: باز هم کسى پاسخ نگفت. براى بار سوم حضرت فرمودند: کدام یک از شما بر من زیاد صلوات مى‏فرستد؟ مى‏خواستم بگویم من، که با خود فکر کردم شاید دیگران بیشتر از من صلوات مى‏فرستند. پس آنگاه پیامبر اکرم صلى ‏الله‏ علیه ‏و آله، بلند شده و خطاب به من فرمودند: شما بر من زیاد صلوات مى‏فرستى ، و مرا بوسید. از آن پس این بوی عطر از من استشمام می گردد.


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط رز 87/9/12:: 3:47 صبح     |     () نظر
 
خدا همیشه در کنار ماست

بسم الله الرحمن الرحیم

لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم

یه شبی در سالهای گذشته قبل از اینکه من اصلا با محیط وبلاگ اشنا بشم
 داشتم تو اینترنت مطالعه میکردم
یه وبلاگی دیدم که کنجکاو شدم ببینم چیه
وقتی شروع کردم به خوندن مطالبش متوجه شدم ضد دینه بخصوص دین اسلام و میخواست قران رو هم
تحریف کنه
مطالبی بسیار زشت وقبیح  وتوهین هایی به آقاامام زمان در تکذیب این امام بزرگوار وخلاصه میدونید

دیگه این افراد از چیزی کم نمیزارند برای توهین کردن ورسیدن به اهدافشون
وخوب میدونید که نفس انسان وشیطان با فکر ادم گاهی خوب بازی میکنه وهی ذهن ادمو به
شک میندازه
در میان نظرات این وب با نظری روبرو شدم که بسیار وقیح  بود ویادمه به خاطرش کلی گریه کردم
به خدا گفتم خدایا حالم اصلا خوب نیست یکم باهام حرف بزن اروم بشم و....................

به همین نیت قران رو باز کردم سوره اسرا ایات76-86:

نزدیک بود تو را از این سرزمین بر انگیزانند-بی آرام کنندواز جا بدر برند-، تا از آن بیرونت کنندو آنگاه پس از تو درنگ نمیکردند مگر اندکی! (76)

(مانند) نهاد وروش(مادرباره)آن فرستادگانی که پیش از تو فرستادیم ودر نهاد وروش مادگرگونی نیابی(77)

نماز را از هنگام گشتن افتاب- ظهر-تا درآمدن تاریکى شب برپا دار; و( به ویژه )نماز بامدادرا; که خواندن نماز بامداد در دید وحضور فرشتگان شب وروز است. (78)

و پاره ای از شب را به آن-خواندن قران در نماز- بیدار باش که این برای تو افزون «از نمازهای واجب» است. باشد که پروردگارت تو را در جایگاهی ستوده بدارد.79

وبگو: «پروردگارا! مرا در آردرآوردنی راست ونیکو وبیرون آربیرون آوردنی راست ونیکو و برای من از نزد خویش حجتی یاری دهنده قرار ده(80)

و بگو: «حق بیآمد، و باطل نابود شد; که باطل نابود شدنى است!» (81)

.و قران را فرو فرستادیم که برای مومنان بهبود وبخشایش است وستمکاران-کافران- را جز زیانکاری نیفزاید (82)

وچون به آدمی نعمت دهیم روی بگرداند واز طاعت ما دور شود-سرکشی وبزرگی- نماید-وچون او را بدی رسد نومید گردد (83)

بگو: هر کس فرا خور سرشت وعادت  وروش خویش کار میکند وپروردگار شما داناتر است به آن که راه یافته تر است(84)

وتورا از روح پرسندبگو:روح از فرمان پروردگار من است وشما را از دانش جز اندکی نداده اند. (85)

واگر خواهیم هر آینه آنچه را به تو وحی کرده ایم ببریم انگاه درباره آن -بردن وحی -برای خویش در برابر ما کارساز وپایمردی نخواهی یافت.(86) 

 خدای مهربونم ازت ممنونم که منو تنها نمیزاری  خدا خیلی با محبتی   
 با این که من گاهی فراموشت میکنم وبنده خوب و شکر گذاری نیستم

امیدوارم خدا منو ببخشه اگه نفس من بر من پیشی گرفته بر نوشتن این مطلب
دلیلم از ارائه این مطلب این بود که اگه یجایی یه روزی یکسی با حرفهاش خواست در ایمان شما نقصی

وارد کنه وهر وقت نفستون اذیتتون کرد به خدا پناه ببرید
میدونید الان در این زمونه ای که ما هستیم خیلیها دین رو بر طبق روش خودشون تفسیر میکنن
واین خطرناکه
در پناه حق

پینوشت: راستش ورقی که لای قران گذاشته بودم رو پیدا نکردم این باعث شد

 یکم دچار شک بشم که نکنه ایات

رو اشتباه بنویسم ولی به احتمال 98 درصد درستند
یه چیز جالب دیگه هم این که امروز بعد نوشتن این مطلب وبلاگی رو پیدا کردم

 که در مورد پیش بینی آخر الزمان در سوره اسرابود اگه تونستید بخونید

:http://mehdidaylami.blogfa.com/post-25.aspx

این گل هم برای شما....................................»»»»»»»»


کلمات کلیدی: دل نوشته هایم .....

نوشته شده توسط رز 87/9/7:: 3:2 صبح     |     () نظر
 
مخلوقات

هوالطیف

همیشه برای پی بردن به عظمت وقدرت خالق
منتظر یک  نشونه ایم یه اتفاق و...........
ولی هیچ وقت فکر نمیکنیم خوب نمیبینیم  خوب گوش نمیدیم

به چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خب معلومه دیگه  به مخلوقاتش  به تمام  آفریده های زیبایی که ازشون غافلیم
احساس کردم یکم تکراری شدم یمقدار خسته کننده
به همین خاطر یه سری عکس براتون گذاشتم تا ببینید برای تفکر  میشه از طبیعت  شروع کرد

 

ببینید چقدر خوشگلند

زیباترین رنگها در افریده ها دیده میشه اونوقت من یه نقاشی میکنم فکر میکنم خیلی شاهکارم

البته هیچ وقت این فکرو نمیکنما فقط خودمو گفتم که به هیچ کس بر نخوره

 

 

 

 

 

نقوش این ماهیها منو یاد پارچه های سنتی خودمون میندازه


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط رز 87/9/1:: 5:54 صبح     |     () نظر
 
یا حسین شهید

بسم رب الشهید

آقای مجتهدی می‌فرمودند:

 زمانی که در بیابانها ساکن بودم، هنگام توسل کلمه شریفه (یاحسین) را با انگشت روی خاک می‌نوشتم و آنقدر می‌گریستم تا اینکه کلمه یا حسین که بر روی خاک نوشته بودم تبدیل به گل می‌شد و محو می‌گشت، مجدداً آن نام مقدس را روی گل ها می‌نوشتم و به حدی گریه می‌کردم که بی‌تاب گشته و از هوش می‌رفتم.
ایشان فرمودند: یک روز عاشورا که در بیابان بودم بسیار منقلب گشتم در این هنگام خطاب به آسمان کرده و گفتم؛
آسمان خجالت نکشیدی ناظر کشته شدن حضرت اباعبدالله (علیه‌السلام) بودی؟! سپس خطاب به زمین نموده و گفتم؛ ای زمین خجالت نکشیدی که حسین فاطمه (علیهما السلام) را بر روی تو سر بریدند؟! و متصل یک خطاب به آسمان و یک خطاب به زمین می‌کردم که ناگهان ندایی آمد. جعفر از اینجا دور شو.
وقتی از آن مکان فاصله گرفتم، آسمان درهم ریخت و صاعقه‌ای آتشبار به قطعه زمینی که به آن خطاب می‌نمودم اصابت کرد و آنجا را شکافت.

.......................................................
نام آقا امام حسین (علیه السلام) محک ایمان است!
به فرموده شیخ:
هر کس که نام آقا امام حسین (علیه السلام) را بشنود از میزان انقلاب خاطری که پیدا می‌کند پایه ایمانش را می‌توان فهمید. کسانی که نام این بزرگوار را می‌شنوند و تغییر حالی در خود نمی‌بینند باید جداً نگران ایمان خود باشند!
نام آقا امام حسین (علیه السلام) محک ایمان است
یاحق


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط رز 87/8/27:: 4:23 عصر     |     () نظر
 
پناه

هوالرئوف

وقتی خودتو غمگین ترین آدم روی زمین میبینی


وقتی یه چیزی تو ذهنت آزارت میده یا یه ترسی تمام وجودتو گرفته دلت میخواد زار زار گریه کنی
یا حتی اگه دلتنگی دوست داری آروم بشی

همه اینا یطرف ................ یوقتایی حس می کنی که دلت نمیخواد دنیا باشی

احساس میکنی دنیا  برات تنگه روحت آروم قرار نداره

 یه حسی مثل شور وهیجان مثل شعف که غمی هم در پی داره
که دوس داری بال داشتی پرواز میکردی میرفتی یه جایی که شبیه بهشته

ومیتونستی خدا رو ببینی ودر اغوشش جا بگیری
نمیدونم تا حالا حسی شبیه  عاشق شدن داشتی
ولی نه عشقی شبیه به  عشق زمینی
یه چیزی فراتر یه شعفی که گاهی درمونی براش نیست
یه چیزی که بهت انگیزه میده برای ادامه راه
نمیدونم بازم انگار دارم هذیون میگم
ولی هر وقتی حس کردی خیلی  ناراحتی خیلی دلتنگی خیلی ترس داری

سجده  کن  گریه کن وبگو لا الله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین
اروم میشی خیلی اروم
به شرطی که وقتی اینو میگی واقعا بهش ایمان داشته باشی  به وحدانیتش

دعای توسل بخون وقتی رسیدی به اسم تک تک ائمه باهاشون دردو دل کن بگو چته بگو چی میخوای بگو

تنهات نذارند
بگو شفیعت بشن بگو تو مسیر راهی که داری میری ازت چشم بر ندارند باور کن . باورشون کن
زیبا یی زندگی به همین باورهاست
که بدونی کسایی هستند که دوست دارند و اونا پاکترین مخلوقات روی زمینند

 مرا حق از می عشق آفریدست
همان عشقم اگر مرگم بساید
منم مستی و اصل من می عشق
بگو از می بجز مستی چه آید

یا حق


کلمات کلیدی: دل نوشته هایم .....

نوشته شده توسط رز 87/8/25:: 5:51 عصر     |     () نظر
<   <<   16   17   18   19   20      >
درباره

این نجوای شبانه من است


رز
دعا کنید آدم بشم ووووعاقبت بخیر وبا عشق امام حسین از دنیا برم
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
عاشق آسمونی
((( لــبــخــنــد قـــلـــم (((
این راه بی نهایت
یک نکته از هزاران
سرچشمه همه خوبیهـا مهـدی (عج) است
آرشیوی متنوع از مسائل روزمره
وبلاگ گروهیِ تَیسیر
منطقه آزاد
نور
تاریخ مصرف یا بهتره بگم تاریخ بی مصرف
سیاه مشق های میم.صاد
شهید شلمچه
همای رحمت
ولایت دات کام
گلی از بهشت
مائــده الهی
کشکول
صاعقه
دید
ღஜღ
هدایت قرآنی
حقوق خانواده
بچه های خاکریز
پاورقی
Sea of Love
کوه های استوار
زندگی کاروانی
...صدا کن مرا
شهد
حضور،آماده پاسخگوئی به سؤالات و شبهات شما
...افسانه نیست
پری دریایی
**قافله نت**
داستان نویس
داستان زندگی من
دکتر علی حاجی ستوده
کشکول
حاج آقا مسئلةٌ
راه را با این (ستاره ها) می توان پیدا کرد
شاخه نبات
عمارگراف
ای غایب از نظر به خدا می سپارمت
من و تو
قرآن و اهل بیت(ع)تنها راه نجات
روانشناسی _ مطالب جالب
*ای غایب از نظر به خدا می سپارمت*
عشق بی انتها
بانوی آفتاب
***خانوم کوچولو***
میخ در
عصر احتمال
من هیچم
حدائق ذات بهجة
منطقه آزاد چابهار
آینده ی سبز
فانوس
دستان خالی
یک نکته از هزاران
حسن تنهاترین سردار دنیاست
گمبرون
مشکوه(مهمترین اتفاقات زندگی شخصی من!)
خانه ای که دیوار ندارد
کلاغ سیاه
همه چیز درمورد صلوات
منتظران دل شکسته
هدی
ترامیخوانم
استاذنا
شهدا برای ما حمدی بخوانید
اتش ودوزخ
عدالتخواه
چراحجاب
منتظر
سرداب
قافله شهدا
عقل نوشته های یک دانشجو
نوشته های یک ناظم
خاک بهشت
سایت شخصی رهبر بختیاری
یادداشت های یک طلبه
سید
چشم خدا
دست هنری اصفهانی
سایت مشاوره رایگان علوم پرستاری
وعده حتمی خدا
خانم کوچک وپلیدیهای مادرشوهر من
تینا
کافه ترانزیــــــــت
فــردا
آرشیو یادداشت‌ها
آهنگ وبلاگ