سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بنده، دانشمند نباشد مگر آنکه بر بالاتر ازخود حسد نورزد و فروتر از خود را خوار نشمرد [امام باقر علیه السلام]
این نجوای شبانه من است
 
سخنان امام علی علیه السلام

بسم الله الرحمن الرحیم

ارزش عفت و پاکدامنی

و درود خدا بر او، فرمود: پاداش مجاهد شهید در راه خدا، بزرگتر از پاداش عفیف پاکدامنی نیست که قدرت بر گناه دارد و آلوده نمی گردد. همانا عفیف پاکدامن، فرشته ای از فرشته هاست.

 (حکمت 474)

 

............................................................

بزرگ ترین گناه

 سخت ترین گناهان، گناهی است که گناهکار آن را سبک شمارد. (حکمت 477)

...........................................................

التماس دعای زیاد


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط رز 88/2/11:: 1:30 صبح     |     () نظر
 
وجه تسمیه حضرت فاطمه علیهاالسلام

بسم الله الرحمن الرحیم

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: خداوند نور حضرت فاطمه سلام الله علیها را پیش از آفرینش زمین و آسمان‌ها آفرید. عرض شد: یا رسول‌الله! مگر حضرت فاطمه علیهاالسلام از جنس آدمیان نیست؟ فرمود: او حور است در قالب آدمیان. خداوند نور وی را در صُلب آدم به ودیعه گذاشت و از صلب من بیرون آورد، هر گاه شوق بهشت می‌کنم، فاطمه را می‌بوسم. (1)

ابن‌عباس در خبر مفصلی از پیغمبر صلی الله علیه و آله نقل کرده که در ساق عرش نوری دیدم که فروزنده بود مانند حوریان بهشتی. پرسیدم کیست؟ گفتند: این دختر،«انسیه حوراء» است و او از میوه‌های بهشتی تکوّن یافته است. حوریه‌ای است به صورت انسیه و انسیه‌ای است به معنی حوریه و چون درِ بهشت را گشودند، بوی حضرت فاطمه علیهاالسلام را استشمام کردم.

مراد از حوریه این است که مانند انسان و انسیه، به کدورات عالم طبع، آلوده نشده و چون ملکه نوری است که به همه صور می‌توان متشکل گردد.

اصل حورالعین، از طبیعت ملک و نورانیت است و حضرت فاطمه، انسیه‌ای است که به نورانیت و روحانیت فرشتگان است. چون بشریت، مستلزم کثرت کثافات عنصری مادی است؛ حضرت فاطمه انسیه حوراء از کدورت طبیعت بشری دور و منزه است و او موجودیت بین فرشتگان و بشر است.

بدین جهت حضرت زهرا سلام الله علیها را «انسیه حوراء» گفتند که روح افزا و روح بخش و روح انگیز بود و در طینت سنخیتی او، کدورات و پلیدی وجود نداشته است.

«انسیه حوراء»؛ یک فرشته‌ای به صورت ترکیب عنصری بشری است که در لطافت و ملاحت، حوراء و در صورت، بشری بود که آلوده به پلیدی‌های مادی نشده است.(2)

پی‌نوشت‌ها:

1- تفسیر الفرات، ص10.

2- کتاب فاطمة الزهرا"س" صاحب ولایت کبری، ص75.

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط رز 88/2/3:: 7:31 صبح     |     () نظر
 
حرفی ندارم

هوالطیف

چیزی برای نوشتن ندارم جز این عکس ........ نیازی به نوشتن نیست

دختره لبنانیه

 میگم بیخود نیست پسرامون دوس دارند از لبنان زن بگیرند


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط رز 88/1/27:: 12:0 عصر     |     () نظر
 
حس تازه

هوالحی

من به اندازه وسعت دیدم دنیا رو میبینم نه بیشتر نه کمتر

اتفاقاتی در سر تاسر دنیا به وقوع میرسه که بیخبریم روزی 100 هزار کودک به دنیا میاد

 همون روز ممکنه دویست هزار ادم از دنیا بره الله اعلم

هر کودکی که متولد میشه با خودش نوید تازه ای داره

یعنی ای انسان زندگی کن این امتحانیست از جانب پروردگارت نگران رزقت نباش خدایی که ترا افریده

 روزیت را مشخص کرده زندگی کن انطوری که خدا میخواهد

وهر انسانی که از دنیا میره بهت میگه اهای ادم ببین

 من همه چیزایی رو که براش سالها زحمت کشیدم بدست اوردم

 دارم میزارم وبا دستای خالی میرم غرورم عزتم جاه مقامو.................بازگشت همه به سوی خداست

تا حالا شده برای چیزی سالها خودتو به اب واتیش زده باشی که اونو بدست بیاری یا مشکلی

برات پیش اومده که بخوای درمانش کنی ولی هر دفعه به دیوار خورده باشی

ولی یروزی تصمیم بگیری بچسبی به خودش خود خودش همون که ترو زیبا افرید بهت نعمت داد

 وآغوشش رو برای همیشه باز کرده که هر وقت احساس نیاز کردی خودتو بچسبونی بهش

اونموقع یه حس تازه درونت فوران میکنه احساس میکنی چیزی که سالها براش تلاش کردی اینجا باید بگیریش

 

اون لحظه احساس کنی تو مثل یه نهالی میمونی که وسط یه بیابون رها شده .....

برای رشد نهال بارون میاد خورشید میاد و.............

هزار راز نهفته تا این نهال بدون وجود هیچ بشری تبدیل میشه به یک درخت پر بار

یعنی من از این درخت کمترم

یعنی من نزد خدایم از اون نهال پسترم .......امکان نداره

من به کجا میخوام برسم هر لحظه بهش فکر کنم حس بدی میاد سراغم از اینکه

 چقدر عمرم به بطالت میگذره

 راستش یه وقتایی خیلی غبطه میخورم به کسایی که از لحظه لحظه عمرشون استفاده درست کردند

 ودرک کردند حقیقت افرینش رو

که خدای یگانه کیست چرا مارا افرید وما چه مقامی نزد او داریم

وباید چه کارهایی برایش انجام دهیم به خاطر نیازمون به او

 

نیاز نیاز نیاز نمیدونم احساس میکنم نیازی زیباست که در کنارش معرفت باشه

یا حق

 


کلمات کلیدی: دل نوشته هایم .....

نوشته شده توسط رز 88/1/17:: 1:18 عصر     |     () نظر
 
عیدتون مبارک

به نام خدایی که زیبایی رو آفرید

 روزی یکی از دوستان امام صادق علیه السلام به نام مفضل می پرسد: شما قبل از خلقت آسمان و زمین کجا بودید؟

 امام می فرماید ما نوری بودیم که خدا را تسبیح و تقدیس می کردیم تا اینکه خداوند ملائکه را آفرید و

به آنها نیز فرمان تسبیح داد ولی آنها گفتند که ما نمی دانیم، آنجا بود که به دستور خدا،

 ملائکه از ما تسبیح را آموختند. باید بدانی که پیروان ما از شعاع آن نور آفریده شده‌اند

و به همین خاطر است که آنان شیعه نامیده شده‌اند ...

 


بهار و گل طرب انگیز گشت و توبه شکن   به شادی رخ گل بیخ غم ز دل برکن
رسید باد صبا غنچه در هواداری     ز خود برون شد و بر خود درید پیراهن
طریق صدق بیاموز از آب صافی دل     به راستی طلب آزادگی ز سرو چمن
ز دستبرد صبا گرد گل کلاله نگر      شکنج گیسوی سنبل ببین به روی سمن
عروس غنچه رسید از حرم به طالع سعد    به عینه دل و دین می‌برد به وجه حسن
صفیر بلبل شوریده و نفیر هزار       برای وصل گل آمد برون ز بیت حزن
حدیث صحبت خوبان و جام باده بگو       به قول حافظ و فتوی پیر صاحب فن

سلام پیشاپیش عیدتون مبارک

سال خوبی داشته باشید با  بهترین ارزوها برای شما دوستای خوبم
مدتی نیستم ونمیدونم تا چه زمانی ......................
اگر بدی از من دیدین حلالم کنید وبه خوبی خودتون ببخشید و برام دعاکنید
دعا میکنم در سال جدید شیرین ترین وقایع زندگیتون اتفاق بیفته ................

خوشا دمی که در بهار حضور آن «غائب»

از هر آنچه توبه ، بی نیاز گردیم ...

یه کارت تبریک در ادامه مطلب براتون گذاشتم برشدارید

عیدتون مبارک 

 خدانگهدارتون

(ادامه مطلب...

کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط رز 87/12/27:: 2:52 عصر     |     () نظر
 
میلاد مبارک

هوالرئوف

میلاد پیامبر بزرگ اسلام آن نبی رئوف و دوست داشتنی وامام صادق علیه السلام امام پاک و مهربان رو تبریک میگم ودعا میکنم از رهروان راستین  آل یاسین باشیم.

جلوه نام محمد(ص) براى امام صادق(ع) به گونه‏اى بود که هر گاه‏نام مبارک حضرت محمد(ص) به میان مى‏آمد، عظمت و کمال رسول‏خدا(ص) چنان در وى تاثیر مى‏گذاشت، که رنگ چهره‏اش گاهى سبز وگاهى زرد مى‏شد، به طورى که آن حضرت در آن حال، براى دوستان نیزنا آشنا مى‏نمود. امام صادق(ع) گاهى بعد از شنیدن نام پیامبر(ص) مى‏فرمود: جانم‏به فدایش. اباهارون مى‏گوید: روزى به حضور امام صادق(ع) شرفیاب‏شدم. آن حضرت فرمود: اباهارون! چند روزى است که تو را ندیده‏ام.

عرض کردم: خداوند متعال به من پسرى عطا فرمود. آن حضرت فرمود:

خدا او را براى تو مبارک گرداند چه نامى براى او انتخاب‏کرده‏اى؟ گفتم: او را محمد نامیده‏ام.

امام صادق(ع) تا نام محمد را شنید (به احترام آن حضرت) صورت‏مبارکش را به طرف زمین خم کرد، نزدیک بود گونه‏هاى مبارکش به‏زمین بخورد.

آن حضرت زیرلب گفت: محمد، محمد، محمد. سپس فرمود: جان خودم،فرزندانم، پدرم و جمیع اهل زمین فداى رسول خدا(ص)باد! او رادشنام مده! کتک نزن! بدى به او نرسان! بدان! در روى زمین‏خانه‏اى نیست که در آن نام محمد وجود داشته باشد، مگر این که آن‏خانه در تمام ایام مبارک خواهد بود.

التماس دعا


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط رز 87/12/24:: 6:25 عصر     |     () نظر
 
کودکیمو دوس دارم

هوالمصور

بزارید نقاشی کنم

چشم چشم دوابرو دماغ ودهن یه گردو........................

کودکیمو دوست دارم  پاکیشو خلوصشو دوستامو محله ای که به دنیا اومدم بزرگ شدم........

بزارید نقاشی کنم چشم چشم دوابرو دماغ ودهن یه گردو چوب چوب یه گردن ...................

البته من جزو اون موچولای خیلی شیطون بودم وباهوش

این شعرو شنیدین

دختره اینجا نشسته گریه میکنه زاری میکنه ازبرای من یکو بزن یکیو..... حدودا فکر کنم چند سالی بیشتر نداشتم شاید3یا 4

این شعرو میخوندم تا رسیدم به اینجای شعر یکیو بزن یکیو ........همین موقع یه تو گوشی محکم خوابوندم تو گوش خاله بیچارم

یکیو بزن یکیو بخور شاهد دارم یه نوار با صدای کودکیم

چقدر کودکی زود گذره ولی فوق العاده شیرین  چقدر مدت خوشحالی ادم کمه

من هنوزم بزرگ نشدم گاهی دلم میخواد بازی کنم عاشق بچه هام میتونم ساعتها باهاشون بازی کنم عروسک بازی نقاشی وهر بازی کودکانه دیگه

همه ما یه قسمتی از کودکیمونو تو وجودمو نگه داشتیم یه قسمتیشم دفن کردیم

ولی الان به خودت نگاه کن تو زندگیت چقدر رفتارای کودکانه داری وفکر میکنی بزرگ شدی

 ولش کن بزار نقاشی مو ادامه بدم

چشم چشم دوابرو دماغ ودهن یه گردو چوب چوب یه گردن اینم یه گردی تن .................

کاش یکوچولو بیشتر بود مدت کودکیمون


کلمات کلیدی: دل نوشته هایم .....

نوشته شده توسط رز 87/12/23:: 12:11 صبح     |     () نظر
 
تویی تنها ناجی من

به نام کسی که تنها ناجی من است

 دنیا به این بزرگی ولی گاهی برای من میشه به اندازه یه بطری وسط دریا که توش گیر افتادی وهر لحظه ترس اینو داری که نفس کم بیاری یا غرق بشی

تو اوج این وحشت یهو یادت میفته همونی که تو رو تو شکم مادرت تبدیل کرد به یه انسان همون هم تو رو نجاتت میده یهو یه حس عجیب میاد سراغت قوت قلب. ارامش. قدرت نمیدونم چی اسمشو بزارم ولی طوری تو قلبت جا میگیره که همون بطری برات میشه بهشت میشه زندگی             

 اونچه که مهمه بزرگی وکوچکی دنیا نیست این مهمه که بدونی اونی که تورو افریده اینقدر بزرگه که تو رو که ذره ای از این دنیایی رها نکرده وثانیه ای ازت غافل نیست پس اون لحظاتی که در تشویشو اضطرابی یادش بیفت

یاد این ذکر که لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم

 

خدا یا در لحظاتی که من از تو غافلم تو به یادمن باش نگذار که سقوط کنم

خدایا یه لحظه هایی واقعا یادم میره که تو چه قدرتی داری یادم میره که من بنده تو ام

یادم میره که زندگی محل ازمایشه منه

هر چی  ازمایش سنگینترو سختر یعنی من هستم یعنی  تو بیشتر نگاهم میکنی

خدا یا فقط  کمکم کن سقوط نکنم خدایا فقط کمکم کن سقوط نکنم


کلمات کلیدی: دل نوشته هایم .....

نوشته شده توسط رز 87/12/20:: 11:41 عصر     |     () نظر
 
باید زندگی کرد

هوالرئوف

زندگی مثل یه اسمونه بزرگه که هر چقدر هم که پرنده توش باشه   بازم برای منو تو جا هست که توش پرواز کنیم پس مراقب باش با حرفات دل کسیو نرنجونی یا با نگاهت ازارش ندی

میشه تو زندگی مهربونتر بود اگه یکم دلتو صاف کنی یکم بتونی بیشتر ببخشی   یکم به بقیه حق زندگی بدی یکوچولو از حسادتهات کم کنی    یکم برای شخصیت ادما ارزش قائل بشی

یکم دوسشون داشته باشی.............   

 حالا میفهمم چرا رنگ پریده شدی ...............

چرا زندگی نمیکنی.................                          

 چراهمش نگرانی...............

چرا ...............      چرا ...............    

 اه این آیینه رو ازینجا بردارید

فقط به خدا توکل میکنم ومیگم باید ادامه داد باید اول از خودم شروع کنم بعد از بقیه توقع خوب بودن داشته باشم

نمیدونم................................


کلمات کلیدی: دل نوشته هایم .....

نوشته شده توسط رز 87/12/16:: 11:44 عصر     |     () نظر
 
هیس دیگر نمیخواهم بشنوم

یا ستارالعیوب

مگر نه اینست که خداوند عالمیان کوه کوه گناهان بندگان خویش را میبخشد

پس چگونه است که زیباترین مخلوقش که خلیفه الله میباشد  حتی از ذره ای گناه دیگران چشم نمی پوشد

چرا صفت ستارالعیوب خالق در مخلوق بسیار کم است

خدایا کمکمون کن تا بتوانیم چشم بر گناه بندگانت بپوشیم ودهان خویش را بیهوده باز نکنیم


کلمات کلیدی: دل نوشته هایم .....

نوشته شده توسط رز 87/12/12:: 8:52 عصر     |     () نظر
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >
درباره

این نجوای شبانه من است


رز
دعا کنید آدم بشم ووووعاقبت بخیر وبا عشق امام حسین از دنیا برم
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
عاشق آسمونی
((( لــبــخــنــد قـــلـــم (((
این راه بی نهایت
یک نکته از هزاران
سرچشمه همه خوبیهـا مهـدی (عج) است
آرشیوی متنوع از مسائل روزمره
وبلاگ گروهیِ تَیسیر
منطقه آزاد
نور
تاریخ مصرف یا بهتره بگم تاریخ بی مصرف
سیاه مشق های میم.صاد
شهید شلمچه
همای رحمت
ولایت دات کام
گلی از بهشت
مائــده الهی
کشکول
صاعقه
دید
ღஜღ
هدایت قرآنی
حقوق خانواده
بچه های خاکریز
پاورقی
Sea of Love
کوه های استوار
زندگی کاروانی
...صدا کن مرا
شهد
حضور،آماده پاسخگوئی به سؤالات و شبهات شما
...افسانه نیست
پری دریایی
**قافله نت**
داستان نویس
داستان زندگی من
دکتر علی حاجی ستوده
کشکول
حاج آقا مسئلةٌ
راه را با این (ستاره ها) می توان پیدا کرد
شاخه نبات
عمارگراف
ای غایب از نظر به خدا می سپارمت
من و تو
قرآن و اهل بیت(ع)تنها راه نجات
روانشناسی _ مطالب جالب
*ای غایب از نظر به خدا می سپارمت*
عشق بی انتها
بانوی آفتاب
***خانوم کوچولو***
میخ در
عصر احتمال
من هیچم
حدائق ذات بهجة
منطقه آزاد چابهار
آینده ی سبز
فانوس
دستان خالی
یک نکته از هزاران
حسن تنهاترین سردار دنیاست
گمبرون
مشکوه(مهمترین اتفاقات زندگی شخصی من!)
خانه ای که دیوار ندارد
کلاغ سیاه
همه چیز درمورد صلوات
منتظران دل شکسته
هدی
ترامیخوانم
استاذنا
شهدا برای ما حمدی بخوانید
اتش ودوزخ
عدالتخواه
چراحجاب
منتظر
سرداب
قافله شهدا
عقل نوشته های یک دانشجو
نوشته های یک ناظم
خاک بهشت
سایت شخصی رهبر بختیاری
یادداشت های یک طلبه
سید
چشم خدا
دست هنری اصفهانی
سایت مشاوره رایگان علوم پرستاری
وعده حتمی خدا
خانم کوچک وپلیدیهای مادرشوهر من
تینا
کافه ترانزیــــــــت
فــردا
آرشیو یادداشت‌ها
آهنگ وبلاگ