بسم الله الرحمن الرحیم
و درود خدا بر او، فرمود: پاداش مجاهد شهید در راه خدا، بزرگتر از پاداش عفیف پاکدامنی نیست که قدرت بر گناه دارد و آلوده نمی گردد. همانا عفیف پاکدامن، فرشته ای از فرشته هاست.
(حکمت 474)
............................................................
سخت ترین گناهان، گناهی است که گناهکار آن را سبک شمارد. (حکمت 477)
...........................................................
التماس دعای زیاد
کلمات کلیدی:
بسم الله الرحمن الرحیم
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: خداوند نور حضرت فاطمه سلام الله علیها را پیش از آفرینش زمین و آسمانها آفرید. عرض شد: یا رسولالله! مگر حضرت فاطمه علیهاالسلام از جنس آدمیان نیست؟ فرمود: او حور است در قالب آدمیان. خداوند نور وی را در صُلب آدم به ودیعه گذاشت و از صلب من بیرون آورد، هر گاه شوق بهشت میکنم، فاطمه را میبوسم. (1)
ابنعباس در خبر مفصلی از پیغمبر صلی الله علیه و آله نقل کرده که در ساق عرش نوری دیدم که فروزنده بود مانند حوریان بهشتی. پرسیدم کیست؟ گفتند: این دختر،«انسیه حوراء» است و او از میوههای بهشتی تکوّن یافته است. حوریهای است به صورت انسیه و انسیهای است به معنی حوریه و چون درِ بهشت را گشودند، بوی حضرت فاطمه علیهاالسلام را استشمام کردم.
مراد از حوریه این است که مانند انسان و انسیه، به کدورات عالم طبع، آلوده نشده و چون ملکه نوری است که به همه صور میتوان متشکل گردد.
اصل حورالعین، از طبیعت ملک و نورانیت است و حضرت فاطمه، انسیهای است که به نورانیت و روحانیت فرشتگان است. چون بشریت، مستلزم کثرت کثافات عنصری مادی است؛ حضرت فاطمه انسیه حوراء از کدورت طبیعت بشری دور و منزه است و او موجودیت بین فرشتگان و بشر است.
بدین جهت حضرت زهرا سلام الله علیها را «انسیه حوراء» گفتند که روح افزا و روح بخش و روح انگیز بود و در طینت سنخیتی او، کدورات و پلیدی وجود نداشته است.
«انسیه حوراء»؛ یک فرشتهای به صورت ترکیب عنصری بشری است که در لطافت و ملاحت، حوراء و در صورت، بشری بود که آلوده به پلیدیهای مادی نشده است.(2)
پینوشتها:
1- تفسیر الفرات، ص10.
2- کتاب فاطمة الزهرا"س" صاحب ولایت کبری، ص75.
کلمات کلیدی:
هوالطیف
چیزی برای نوشتن ندارم جز این عکس ........ نیازی به نوشتن نیست
دختره لبنانیه
میگم بیخود نیست پسرامون دوس دارند از لبنان زن بگیرند
کلمات کلیدی:
هوالحی
من به اندازه وسعت دیدم دنیا رو میبینم نه بیشتر نه کمتر اتفاقاتی در سر تاسر دنیا به وقوع میرسه که بیخبریم روزی 100 هزار کودک به دنیا میاد همون روز ممکنه دویست هزار ادم از دنیا بره الله اعلم هر کودکی که متولد میشه با خودش نوید تازه ای داره یعنی ای انسان زندگی کن این امتحانیست از جانب پروردگارت نگران رزقت نباش خدایی که ترا افریده روزیت را مشخص کرده زندگی کن انطوری که خدا میخواهد وهر انسانی که از دنیا میره بهت میگه اهای ادم ببین من همه چیزایی رو که براش سالها زحمت کشیدم بدست اوردم دارم میزارم وبا دستای خالی میرم غرورم عزتم جاه مقامو.................بازگشت همه به سوی خداست تا حالا شده برای چیزی سالها خودتو به اب واتیش زده باشی که اونو بدست بیاری یا مشکلی برات پیش اومده که بخوای درمانش کنی ولی هر دفعه به دیوار خورده باشی ولی یروزی تصمیم بگیری بچسبی به خودش خود خودش همون که ترو زیبا افرید بهت نعمت داد وآغوشش رو برای همیشه باز کرده که هر وقت احساس نیاز کردی خودتو بچسبونی بهش اونموقع یه حس تازه درونت فوران میکنه احساس میکنی چیزی که سالها براش تلاش کردی اینجا باید بگیریش اون لحظه احساس کنی تو مثل یه نهالی میمونی که وسط یه بیابون رها شده ..... برای رشد نهال بارون میاد خورشید میاد و............. هزار راز نهفته تا این نهال بدون وجود هیچ بشری تبدیل میشه به یک درخت پر بار یعنی من از این درخت کمترم یعنی من نزد خدایم از اون نهال پسترم .......امکان نداره من به کجا میخوام برسم هر لحظه بهش فکر کنم حس بدی میاد سراغم از اینکه چقدر عمرم به بطالت میگذره راستش یه وقتایی خیلی غبطه میخورم به کسایی که از لحظه لحظه عمرشون استفاده درست کردند ودرک کردند حقیقت افرینش رو که خدای یگانه کیست چرا مارا افرید وما چه مقامی نزد او داریم وباید چه کارهایی برایش انجام دهیم به خاطر نیازمون به او نیاز نیاز نیاز نمیدونم احساس میکنم نیازی زیباست که در کنارش معرفت باشه یا حق
کلمات کلیدی: دل نوشته هایم .....
به نام خدایی که زیبایی رو آفرید
روزی یکی از دوستان امام صادق علیه السلام به نام مفضل می پرسد: شما قبل از خلقت آسمان و زمین کجا بودید؟
امام می فرماید ما نوری بودیم که خدا را تسبیح و تقدیس می کردیم تا اینکه خداوند ملائکه را آفرید و
به آنها نیز فرمان تسبیح داد ولی آنها گفتند که ما نمی دانیم، آنجا بود که به دستور خدا،
ملائکه از ما تسبیح را آموختند. باید بدانی که پیروان ما از شعاع آن نور آفریده شدهاند
و به همین خاطر است که آنان شیعه نامیده شدهاند ...
بهار و گل طرب انگیز گشت و توبه شکن به شادی رخ گل بیخ غم ز دل برکن
رسید باد صبا غنچه در هواداری ز خود برون شد و بر خود درید پیراهن
طریق صدق بیاموز از آب صافی دل به راستی طلب آزادگی ز سرو چمن
ز دستبرد صبا گرد گل کلاله نگر شکنج گیسوی سنبل ببین به روی سمن
عروس غنچه رسید از حرم به طالع سعد به عینه دل و دین میبرد به وجه حسن
صفیر بلبل شوریده و نفیر هزار برای وصل گل آمد برون ز بیت حزن
حدیث صحبت خوبان و جام باده بگو به قول حافظ و فتوی پیر صاحب فن
سلام پیشاپیش عیدتون مبارک
هوالرئوف
میلاد پیامبر بزرگ اسلام آن نبی رئوف و دوست داشتنی وامام صادق علیه السلام امام پاک و مهربان رو تبریک میگم ودعا میکنم از رهروان راستین آل یاسین باشیم.
جلوه نام محمد(ص) براى امام صادق(ع) به گونهاى بود که هر گاهنام مبارک حضرت محمد(ص) به میان مىآمد، عظمت و کمال رسولخدا(ص) چنان در وى تاثیر مىگذاشت، که رنگ چهرهاش گاهى سبز وگاهى زرد مىشد، به طورى که آن حضرت در آن حال، براى دوستان نیزنا آشنا مىنمود. امام صادق(ع) گاهى بعد از شنیدن نام پیامبر(ص) مىفرمود: جانمبه فدایش. اباهارون مىگوید: روزى به حضور امام صادق(ع) شرفیابشدم. آن حضرت فرمود: اباهارون! چند روزى است که تو را ندیدهام.
عرض کردم: خداوند متعال به من پسرى عطا فرمود. آن حضرت فرمود:
خدا او را براى تو مبارک گرداند چه نامى براى او انتخابکردهاى؟ گفتم: او را محمد نامیدهام.
امام صادق(ع) تا نام محمد را شنید (به احترام آن حضرت) صورتمبارکش را به طرف زمین خم کرد، نزدیک بود گونههاى مبارکش بهزمین بخورد.
آن حضرت زیرلب گفت: محمد، محمد، محمد. سپس فرمود: جان خودم،فرزندانم، پدرم و جمیع اهل زمین فداى رسول خدا(ص)باد! او رادشنام مده! کتک نزن! بدى به او نرسان! بدان! در روى زمینخانهاى نیست که در آن نام محمد وجود داشته باشد، مگر این که آنخانه در تمام ایام مبارک خواهد بود.
التماس دعا
کلمات کلیدی:
هوالمصور
بزارید نقاشی کنم
چشم چشم دوابرو دماغ ودهن یه گردو........................
کودکیمو دوست دارم پاکیشو خلوصشو دوستامو محله ای که به دنیا اومدم بزرگ شدم........
بزارید نقاشی کنم چشم چشم دوابرو دماغ ودهن یه گردو چوب چوب یه گردن ...................
البته من جزو اون موچولای خیلی شیطون بودم وباهوش
این شعرو شنیدین
دختره اینجا نشسته گریه میکنه زاری میکنه ازبرای من یکو بزن یکیو..... حدودا فکر کنم چند سالی بیشتر نداشتم شاید3یا 4
این شعرو میخوندم تا رسیدم به اینجای شعر یکیو بزن یکیو ........همین موقع یه تو گوشی محکم خوابوندم تو گوش خاله بیچارم
یکیو بزن یکیو بخور شاهد دارم یه نوار با صدای کودکیم
چقدر کودکی زود گذره ولی فوق العاده شیرین چقدر مدت خوشحالی ادم کمه
من هنوزم بزرگ نشدم گاهی دلم میخواد بازی کنم عاشق بچه هام میتونم ساعتها باهاشون بازی کنم عروسک بازی نقاشی وهر بازی کودکانه دیگه
همه ما یه قسمتی از کودکیمونو تو وجودمو نگه داشتیم یه قسمتیشم دفن کردیم
ولی الان به خودت نگاه کن تو زندگیت چقدر رفتارای کودکانه داری وفکر میکنی بزرگ شدی
ولش کن بزار نقاشی مو ادامه بدم
چشم چشم دوابرو دماغ ودهن یه گردو چوب چوب یه گردن اینم یه گردی تن .................
کاش یکوچولو بیشتر بود مدت کودکیمون
کلمات کلیدی: دل نوشته هایم .....
به نام کسی که تنها ناجی من است
دنیا به این بزرگی ولی گاهی برای من میشه به اندازه یه بطری وسط دریا که توش گیر افتادی وهر لحظه ترس اینو داری که نفس کم بیاری یا غرق بشی
تو اوج این وحشت یهو یادت میفته همونی که تو رو تو شکم مادرت تبدیل کرد به یه انسان همون هم تو رو نجاتت میده یهو یه حس عجیب میاد سراغت قوت قلب. ارامش. قدرت نمیدونم چی اسمشو بزارم ولی طوری تو قلبت جا میگیره که همون بطری برات میشه بهشت میشه زندگی
اونچه که مهمه بزرگی وکوچکی دنیا نیست این مهمه که بدونی اونی که تورو افریده اینقدر بزرگه که تو رو که ذره ای از این دنیایی رها نکرده وثانیه ای ازت غافل نیست پس اون لحظاتی که در تشویشو اضطرابی یادش بیفت
یاد این ذکر که لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم
خدا یا در لحظاتی که من از تو غافلم تو به یادمن باش نگذار که سقوط کنم
خدایا یه لحظه هایی واقعا یادم میره که تو چه قدرتی داری یادم میره که من بنده تو ام
یادم میره که زندگی محل ازمایشه منه
هر چی ازمایش سنگینترو سختر یعنی من هستم یعنی تو بیشتر نگاهم میکنی
خدا یا فقط کمکم کن سقوط نکنم خدایا فقط کمکم کن سقوط نکنم
کلمات کلیدی: دل نوشته هایم .....
هوالرئوف
زندگی مثل یه اسمونه بزرگه که هر چقدر هم که پرنده توش باشه بازم برای منو تو جا هست که توش پرواز کنیم پس مراقب باش با حرفات دل کسیو نرنجونی یا با نگاهت ازارش ندی
میشه تو زندگی مهربونتر بود اگه یکم دلتو صاف کنی یکم بتونی بیشتر ببخشی یکم به بقیه حق زندگی بدی یکوچولو از حسادتهات کم کنی یکم برای شخصیت ادما ارزش قائل بشی
یکم دوسشون داشته باشی.............
حالا میفهمم چرا رنگ پریده شدی ...............
چرا زندگی نمیکنی.................
چراهمش نگرانی...............
چرا ............... چرا ...............
اه این آیینه رو ازینجا بردارید
فقط به خدا توکل میکنم ومیگم باید ادامه داد باید اول از خودم شروع کنم بعد از بقیه توقع خوب بودن داشته باشم
نمیدونم................................
کلمات کلیدی: دل نوشته هایم .....
یا ستارالعیوب
مگر نه اینست که خداوند عالمیان کوه کوه گناهان بندگان خویش را میبخشد
پس چگونه است که زیباترین مخلوقش که خلیفه الله میباشد حتی از ذره ای گناه دیگران چشم نمی پوشد
چرا صفت ستارالعیوب خالق در مخلوق بسیار کم است
خدایا کمکمون کن تا بتوانیم چشم بر گناه بندگانت بپوشیم ودهان خویش را بیهوده باز نکنیم
کلمات کلیدی: دل نوشته هایم .....