یا لطیف
هر از گاهی بی صدا فریاد میزنم
میدانم این فریاد فقط به گوش تو خواهد رسید
در سخت ترین لحظات زندگی مرا خواندی به مهر
میدانم تکلیف چیست
توانم کم شده قلبم نااروم است
گاهی از شوق دلم میخواهد ذره ذره وجودم اب شود وتبدیل به اشک
گاهی هم از سر غفلت تبدیل به تکه سنگی بی مصرف میشوم
زیباترین معشوق دوستت دارم دوستت دارم
ان لحظات که دنیا برایم تیره وتار میشد وترس تمام وجودم رو فرا میگرفت فقط تو بودی که مرا در اغوشت کشیدی ومن در اغوش
تو نه تنها دنیا بلکه خودم را هم فراموش میکردم
شاید وقتش رسیده بود من میدانم
هیچ گاه یادم نخواهد رفت لحظه ای را که گوله های اشکم ذره ذره وجودم را به آتش میکشید و من مستاصل فقط با تو نجوا میکردم
یادم نمیرود چطور به من گوش میدادی.....
یادم نمیرود چطور قلبم رو ارام کردی......
فَکُلِی وَاشْرَبِی وَقَرِّی عَیْنًا فَإِمَّا تَرَیِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَدًا فَقُولِی إِنِّی نَذَرْتُ لِلرَّحْمَنِ..............ایه 26 سوره مریم
پس بخور وبیاشام و چشم روشن می دار..............
من اروم شدم.............
هیچ گاه نخواهم توانست شکر عشق ومحبتت را بجا بیاورم
کاش میشد فریاد بزنم ای اهل دنیا لطیفتر ومهربانتر ازاو کسی نیست
کاش.........
ولی هیهات که خود فراموش کارم.............هیهات
الهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
کلمات کلیدی: دل نوشته هایم .....
یا حی ویا قیوم
هوای حوصله به قول دوستان ابریست والبته کمی هم بارونی..................
مابقی مطلب قبل بماند اگر علاقه مند به ادامه بودین به وبلاگهای دیگر مراجعه کنید
منتظر تولد یه کودکیم ازتون خواهش میکنم دعااااااااااااا کنید
یا علی
کلمات کلیدی:
یا حق
سلام قسمت دوم مطلب رو نوشتم توضیحات هر تیتر را در ادامه مطلب مشاهده کنید
* بعد از پیامبر، جنگ بین اسلام درست و اسلام قلابی بود
* مخلوط شدن دوست و دشمن از عوارض چهارگانه فتنه است
* شروع فتنه از هوای نفس و بدعت نظری در مفاهیم است
خداوند در زمان فتنه اهل حق را رها نمیکند
* در زمان فراگیری شبهه اگر حق و باطل را تشخیص نمیدهید بر جای خویش بمانید تا حجت پیدا کنید
حضرت امیر به مردم سفارش میکند مبادا امام حاکم خود را در این فتنهها تنها بگذارید
دشمنان علی(ع) در جمل از خوشسابقهترین اصحاب پیامبر(ص) بودند
* آنچه که برای اجرای عدالت پیش رو داریم انواع و اقسام رنگها و چهرهها و صداها است
(ادامه مطلب...
کلمات کلیدی:
یا رئوف
حسن رحیم پور ازغدی در گفتاری بروز فتنه و نتایج آن را در دوران امیرالمومنین تشریح کرد
وقتی راه را از چاه نشناسید بازی میخورید
به نظرم آمد قبل از امامزادگان عشق از امام عشق امیرالمومنین سخن بگوییم. برای حفظ عشق باید حتما به معرفت شناسی عشق توجه کرد، به ریشههای معرفتی عشق که اگر آگاهی نباشد عشق هم نخواهد بود و بنابراین اگر بخواهیم پرچم عشق را سر دست نگه داریم باید آگاهی را نیز سر دست نگه داریم که یک راه مهم آن مطالعات اسلامی حساب شده و متراکم است. بدون کتاب خواندن و بدون زحمت کشیدن هیچ کس حافظ هیچ فرهنگی نمیتواند باشد و با صرف احساسات، هم خطر افراط و تفریط است و هم اندیشههای صحیح نهادینه و ریشه دار نمیشود.
با وزش یک طوفان، یک بحران و آمدن یک فتنه فرهنگی، یک شبه همه چیز زیر و رو میشود؛ شما خالصید، صادقید اما وقتی راه را از چاه نشناسید بازی میخورید.
در اینجا بنده به یک نمونه از بازی خوردگان در تاریخ اشاره میکنم که شما اگر ایمان و عشق بازی و عشق ورزی و شهادت طلبی را که بالاترین درجه خلوص یک انسان است داشته باشید ولی اگر از پشتوانه معرفتی درستی برخوردار نباشید هر آینه ممکن است بلغزید یا اگر هم نلغزید چون ثبات ندارید بعد از مدتی دچار تردید یا پشیمانی خواهید شد.
به نظرم آمد اگر به دوره چند ساله ولایت و حاکمیت امیرالمومنین نظری بیندازیم متوجه خواهیم شد که از جهاتی به شرایط ما کمک خواهد کرد؛ دورانی که حکومت به امیرالمومنین رسید، به لحاظ زمانی شبیه دوران ما است. سال 35 هجری یعنی 25 سال از رحلت پیامبر(ص) گذشته است.
* تاریخ را میخوانیم تا تکلیفمان معلوم شود و عبرت بگیریم
قبل از این بعنوان مقدمه عرض کنم که تاریخ را به 2 شیوه میتوان مطالعه کرد؛ هم قصه وار و به قصد آفرین یا نفرین گفتن به افرادی که این شیوه خوبی است ولی اصلاً کافی نیست. روش دومی هم برای بازخوانی تاریخ و سیره پیامبر(ص) وجود دارد که ما را به این نحوه باز خوانی تاریخ توصیه کردهاند که فقط قصه خوانی نیست و به قصد اعتبار و عبرت گرفتن است.
عبرتگیری یعنی جوهر تاریخ را بشناسید و موارد مشابه را در دوران خود پیدا کنید و از سوراخی که افرادی در این دوره گزیده میشوند شما دیگر گزیده نشوید؛ عبرت گرفتن از تاریخ یعنی مواجهه صحیح تجربه اندوزانه با تاریخ؛ برخی ممکن است بگویند که این یک نوع شبیه سازی است اما شبیه سازی غیر از عبرت است و در واقع شبیهسازی تحریف تاریخ است.
شبیه سازی یعنی اینکه شما فقط ظواهر و شباهتهای سوری این دوره و آن دوره را پیدا کنید؛ مانند شباهت اسمی یا شباهت راجع یک زمان یا مکان خاصی که یک شباهت ظاهری است که بعد از آن میخواهند نتیجهای از آن بگیرند و راجع به امروز یا آن روز داوری کنند. این را میگویند شبیه سازی که کار درستی نیست و البته خیلیها هم این کار را کردهاند اما عبرت گرفتن نوعی شبیه یابی است نه شبیه سازی؛ یعنی شما تاریخ را فقط به قصد آفرین یا نفرین گفتن مطالعه نمیکنید بلکه میخوانید تا تکلیف خودتان معلوم شود. اینکه امروز من چه باید کنم. آن وقت باید خط و ربطهای آن زمان و امروز را بشناسید و به این شکل است که میتوانید در فتنه و شبهه درست موضع بگیرید و بازی نخورید.
* خوارج صادق بودند ولی بازی خوردند
ممکن است کسی صادق باشد ولی بازی بخورد، ممکن است کسی پرشور و عاشق باشد ولی بازی بخورد، چنانکه بخشی از خوارج این گونه بودند. میدانید که خوارج انسانهای منافق و کافر و فاسق نبودند بلکه آدمهای بسیار پاک باز و مومنی بودند و در اهداف خود خالص بودند، اهل نماز شب و تهجد بودند. اصلاً میدانید که خوارج وقتی برای ترور حضرت امیر(ع) و دو نفر دیگر در مسجدالحرام پیمان بستند و گفتند که تمام مشکلات جهان اسلام زیر سر این سه نفر است: علی(ع)، معاویه و عمر و عاص؛ ما باید این سه نفر را در یک شب ترور کنیم و اگر خودمان هم کشته شدیم شهید در راه خدا هستیم و اگر این سه نفر را ترور کنیم جهان اسلام از این جنگ های داخلی و اختلافات رها میشود.
البته از سه ترور فقط یک ترور موفق بود و آن ترور علی (ع) بود.
آگاهی از تاریخ و معرفت اسلامی، آشنایی با قرآن، سنت و عقل لازم است. بعد از رحلت پیامبر(ص) مسائلی راه افتاد که بهترین تعبیر از آن تعبیر به فتنه و شبهه است.
* هیچ یک از درگیریهای زمان علی(ع) دعوای اسلام و کفر نبود
دهه سوم بعد از رحلت پیامبر(ص) بعنوان رهبر اصلی نهضت و بنیانگذار اسلام، درگیریهایی که در زمان علی(ع) پیش میآید هیچ کدام دعوای بین اسلام و کفر نیست. تقریبا لشکر کشیها و نبردهای جهاد، اسلام و کفر بود که در زمان سه خلفای قبل در جهان اسلام مدام گسترش مییافت البته در این زمان، ایران و بخش مهمی از رم فتح شده بود. در زمان علی(ع) فتوحات خارجی و جنگ اسلام و کفر تقریباً وجود ندارد و خیلی کم رنگ شده است؛ در زمان علی(ع) 3 درگیری وجود دارد آن هم بین مسلمانان؛ در هر 3 درگیری (جمل، صفین و نهروان) هر دو طرف جنگ مسلمان هستند. یعنی خویشان، اصحاب و بستگان پیامبرند و افرادی هستند که سابقه سربازی برای اسلام داشتند، سابقه داران جهاد و مبارزه انقلابی بودند، افرادی که برای اسلام شمشیر زده بودند و بارها تا مرز شهادت پیش رفته بودند. لذا درگیریها سیاسی بود که بعد نظامی شد و به این شکل 3 جنگ در یک دوره حدود 5 ساله بر علی(ع) تحمیل شد.
* جنگهای زمان حضرت علی(ع) همگی مصداق فتنه بود
هر 3 دعواهای جناحی بود و اصلاً دعوای حق و باطل نبود لذا از آن تعبیر به فتنه میشود؛ فتنه یعنی مسئلهای که نه فقط عوام بلکه گاهی خواص نیز در آن اشتباه میافتند.
امیرالمؤمنین(ع) در نهج البلاغه چند بار خطاب به مسلمانان فرمود که حق را با آدمها نسنجید، ملاکتان انسانها نباشد چرا که انسانها تغییر میکنند. همه در معرض فسادیم، هیچ کس خائن و فاسد به دنیا نیامده است، همه ما کم کم فاسد یا خائن میشویم. فردی که علی(ع) را ترور کرد کافر نبود جزء سربازان علی بود، مجاهدی رزمنده بود که سابقه فعالیت در جبهه داشت. شمر که سر حسین(ع) را برید مجاهد بود، رزمندهای بود که 35 سال قبل جزو افسران حضرت امیر(ع) بود اما دو دهه بعد در کربلا سر امام حسین (ع) را میبرد و شد جزو افسران یزید. همه ما در خطریم، هیچ کس نباید به سابقه خود تکیه و اعتماد کند؛ باید بدانیم که تا مرجع تقلید شویم در خطریم، ما مرجع تقلیدی داشتیم که میخواست علیه امام خمینی (ره) کودتا کند، مرجع تقلیدی که هم مقلد داشت و هم رساله.
* فتنه بروز عملی شبهه است
حضرت امیر (ع) میفرماید: شیطان با هیچ کس شوخی ندارد و سراغ همه میرود و از هیچ کس نمیگذرد، سراغ قویترین رزمندگان، مجاهدان و شهادتطلبان تاریخ رفته و آنها را فاسد کرده است. سر کینه، رقابت، جاه طلبی، ریاست طلبی و قدرت طلبی، ثروت طلبی و شهوت طلبی و به همین خاطر همه ما تا لحظه آخر در خطریم و باید دانست که فتنه بروز عملی شبهه است.
در آیات 2 و 3 سوره عنکبوت آمده است که آیا مردم فکر کردند که رها میشوند و هیچ آزمونی در کار نیست، باید گفت که یکی یکی شما را به صلابه آزمایش میکشیم و نمیگذاریم کسی بگوید که ما مؤمنیم.
خداوند صریح میفرماید: آیا مردم گمان کردهاند که همینطور رها میشوند و همین که بگویند ما ایمان آوردیم مورد آزمایش قرار نمیگیرند؟ باید امتحان پس دهید و باید معلوم شود که به چه دل بستید؟ آیا منافع، جاه طلبی، قدرت و ثروت را زیر پا میگذارید یا خیر؟ باید مشخص شود که خدای تو کیست، خدای تو چیست، باید معلوم شود که حقیقتاً خدا پرست هستی یا نه. نام هر کسی را که در تاریخ میخوانید در آزمون قرار دادهایم، بر سر انتخاب قرار دادیم که بین دین و دنیا انتخاب کند، خداوند میفرماید نمیگذاریم هیچ کدامتان از دنیا بروید مگر اینکه بین دین و دنیا انتخاب کنید.
باید معلوم شود که چه کسانی صادق و چه کسانی کاذب هستند. به ظاهر شما ما بازی نمیخوریم بلکه همه شما باید آزمون پس دهید تا معلوم شود چه کسانی صادقاند و چه کسانی کاذب.
ادامه دارد...................
کلمات کلیدی:
یا رئوف
سلام یکی از شبهای ماه رمضان چند سال پیش یه داستانی از زنده بگور کردن دختران خوندم که واقعا میشد ساعتها براش گریه کرد
من رو خیلی منقلب کرد مینویسم شما هم بخونید
مردی خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم رسید و اسلام را پذیرفت . سپس سئوال کرد: اگر من گناه بزرگی مرتکب شده باشم توبه من پذیرفته می شود؟
آن حضرت فرمودند: خداوند توّاب و رحیم است. عرض کرد: ای رسول گناه من بسیار عظیم و بزرگ است.
حضرت فرمود: وای بر تو ! هر قدر گناه تو بزرگ باشد عفو خدا از آن بزرگتر است.
عرض کرد: اکنون که چنین می گویی بدان من در جاهلیت به سفر دوری رفته بودم در حالی که همسرم باردار بود. پس از چهار سال بازگشتم همسرم به استقبال من آمد. نگاه کردم دخترکی در خانه دیدم. پرسیدم دختر کیست؟ گفت دختر یکی از همسایگان است. من فکر کردم ساعتی بعد به خانه می رود. اما با تعجب دیدم به خانه خود نرفت، غافل از اینکه او دختر من است و مادرش این واقعیت را مکتوم و پنهان می دارد تا مبادا به دست من کشته شود. سرانجام گفتم راستش را بگو این دختر کیست؟ گفت به خاطر داری هنگامی که به سفر رفتی باردار بودم. این نتیجه همان حمل است و دختر تو می باشد. آن شب را با کمال ناراحتی خوابیدم. گاهی به خواب می رفتم و گاهی بیدار می شدم، صبح نزدیک شده بود از بستر برخاستم و کنار بستر دخترک رفتم در کنار مادرش به خواب رفته بود . او را از بستر بیرون کشیدم و بیدارش نمودم. گفتم همراه من به نخلستان بیا. او بدنبال من حرکت می کرد تا نزدیک نخلستان رسیدیم من شروع به کندن حفره ای کردم، او به من کمک می کرد که خاک را بیرون آورم. هنگامی که گودال آماده شد من زیر بغل او را گرفتم و در وسط حفره افکندم... در این هنگام هر دو چشم پیامبر پر از اشک شد...سپس دست چپم را به کتف او گذاشتم که بیرون نیاید و با دست راست خاک بر او می افشاندم او پیوسته دست و پا می زد و مظلومانه فریاد می کشید: پدر جان با من چه کردی؟ در این هنگام مقداری خاک به روی موهای صورت من ریخت او دستش را دراز کرد و خاک از صورتم پاک نمود ولی همچنان با قساوت خاک بر روی او می ریختم تا آخرین ناله هایش در زیر قشر عظیمی از خاک محو شد.
در این هنگام پیامبر در حالی که بسیار ناراحت و پریشان بود و اشکها را از چشم مبارک خویش پاک می کرد، فرمود: اگر نه این بود که رحمت خدا بر غضبش پیشی گرفته، لازم بود که هر چه زودتر از تو انتقام بگیرد.
الهم صل علی محمد وآل محمدوعجل فرجهم
کلمات کلیدی:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدالله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمومنین
عید بزرگ ولایت را خدمت تمام عاشقان اهل بیت عصمت وطهارت تبریک میگویم
به امید روزی که در جوار اقا امیر المومنین (ع)این روز بزرگ را جشن بگیریم
التماس دعا
کلمات کلیدی:
یا لطیف سلام این دستنوشته مال خرداد 87 هستش اینو مینویسم به یاد روزهایی که شاید دیگر تکرار نشوند ویادم بمونه که اتفاقاتی در زندگی ادم رخ میده که نگهداشتن حس وحالش وقدر دونستنش یکم سخته اونم توی این دنیایی که زندگی کردن درش سخته نمیدونم چرا دارم اینارو اینجا میگم ولی شاید بدین خاطره که شما هم یروز جزوی از خاطرات من خواهید شد بگذریم............ . نمیدونم چقدر صدای پرنده ها رو گوش دادی ولی اگه میخوای یکی از زیباترین ملودی های طبیعت رو بشنوی یکروز سحر بشین کنار پنجره وخوب گوش کن ................ امروز سحر نشستم روی تختم وگوش سپردم به آوای پرندگان خیلی جالب بود وعجیب نمیشه بیانش کرد چون یه حسه یه حس مختص به خودم بین تمام اون اصوات یه ناله محزون شنیده میشد خیلی واضح نبود ولی عجیب نظرمو جلب کرد بسیار بسیار محزون ولی زیبا...داشت تسبیح خدارو به جا میاورد.....چی از این زیباتر ناله یک پرنده محزون به درگاه الهی ........ یجورایی دردو دل میکرد وای نمیدونی چقدر لطیف بود تمام وجودم گوش شده بود تا بفهمم داره به خدا چی میگه که اینقدر عاشقانه وبا سوزوگداز رازونیازمیکنه و منو جذب نوای غمگینش کرده احساس کردم دلش شکسته............ ولی نتونستم اخه من نامحرمم ماسمیعیم وبصیریم وهشیم با شما نامحرمان ماخامشیم یه گروهشون بلند ذکر میگفتند آرامشم بهم ریخت.... کلاغها.. آره .....کلاغ ولی فکر نکنی دوستشون ندارما نه اینطور نیست به قول سهراب سپهری عزیز وچرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست دوست داشتن قشنگه اونم در ارتباط با چیزایی که بی آزارن واگه بهشون محبت کنی میتونند یکی از بهترین مونس تنهایی هات باشن خیلی ذهنم مشغول بود وتمام وجودم شرم..... شرمسار از اینکه ما نماینده خداییم در زمین ولی حتی به اندازه این پرنده های کوچولو به وظیفمون که ذکرخدای رحمانه عمل نمی کنیم افسوس .........................................................................................................................................................................................................? خدایا چرا یادم میره که چقدر تو مرا یاری کردی وبهم فهموندی که دوستم داری چرا یادم میره قدر نعمتهات رو بدونم چرا یادم میره کسانی رو که دوسشون دارم اذیت نکنم چرا یادم میره همه چیز در دست توست زندگیم ومردنم وعاقبتم خدایا تو به من فهموندی که به راه یافتگان داناتری خدایا ازتو میخواهم اگر تا کنون جزو راه یافتگان نبوده ایم ما را هم به حق محمد وال مطهرش جز اینان قرار بده خدا راه سخته ومن بسیار ضعیف خدااااااااااااااااااااااااا اگر روزی قرار است بسویت بیایم مرا پاک گردان به حق محمد وآل مطهرش انشالله
کلمات کلیدی: دل نوشته هایم .....
بسم الله الرحمن الرحیم
الهم صل علی محمد وآله وسلم
میلاد با سعادت امام رئوف حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام رو به همتون تبریک وتهنیت عرض میکنم
همانطور که اگر نهضت امام حسین علیه السلام نبود ما دین ومعارفی نداشتیم همینطور اگر آمدن امام رضاعلیه السلام به خراسان ونهضت علمی ایشان نبود از دین ومعارف ما خبری نبود به عبارت دیگر خراسان آمدن امام رضا علیه السلام عینا مانند کربلا رفتن حضرت سید الشهدا است هر دو با علم به شهادت امدند وهر دو باعث احیا دین خدا واعلاء کلمه حق گشتند
اگر هجرت حضرت رضاعلیه السلام نبود زحمات جدش حضرت ابی عبدالله و شهادت مظلومانه اش از بین میرفت!
این مطلب رو به خاطر دوستی انتخاب کردم که مدتیه بهم ریخته
دوست گلم انشالله با خوندن این مطلب حالت بهتر بشه
نکته مهمی که در مورد دعا ودرخواست وتوسل به معصومین علیه السلام باید به آن توجه نمود واز فرمایشات خود آن بزرگواران استفاده می شود این است که: هیچ دعا کننده ای دست خالی بر نمیگردد یا عین همان چیزی که خواسته به او داده می شود یا اگر صلاحش نبود چیزی چه بسا بهتر از آن مانند طول عمر عافیت دفع بلا عاقبت بخیری و.........
یا برای برزخ وقیامتش ورفع درجاتش در آن عوالم ذخیره میگردد.
گاهی وقت ها ممکن است در اثر دعا ینابیع حکمت وچشمه های دانش از قلب ولسان وی جاری شود یعنی یکی از اسباب جوشش حکمت ومعرفت در دل انسان دعا می باشد
بدترین سخن این است که شخص بگوید:دعا کردم نشد! زیارت کردم نشد! این نشد ها خیلی خطرناک است این نا امیدی ها واین نحوه برخورد با دعا وتوسل بسیار ضرر دارد هیچ چیز برای شیطان شیرین تر از این نشد ها نیست!
مطلب مهم دیگر این است که باید با تمام جان ودل قبول کنیم که:
إن الله علی کل شیء قدیر
حقا وتحقیقا خداوند بر هر کاری قدرتمند می باشد.
آنها که دارای مقامات عالیه وکرامات هستند این مطلب را با تمام وجودشان باور کرده اند خدا را امتحان نمیکردند
باید با یقین دعا کنیم درخواست ودعا هانباید از روی امتحان کردن باشد بلکه باید از روی یقین وباور واز سویدای جا ن باشد
دعایی از حضرت رضا علیه السلام منقول ست که خوبست آن را در قنوت ها وسجده ها خواند:
یا رحمن الدنیا والاخره ورحیمهما صل علی محمد وال محمد
شخصی می گفت وساوس وخواطر سوء مرا بسیار اذیت می کرد چند روز این دعا ی حضرت را در قنوت خواندم تمام وسواس از بین رفت
التماس دعا
پینوشت:برگرفته از نکته ها از گفته ها
کلمات کلیدی:
هوالحی
این لینک مصاحبه از بنده حقیره اگه دوس داشتین بخونیدش
http://talabeblog.ir/?t=YToyOntzOjM6InVzciI7czo2OiJkZXRhaWwiO3M6MzoibmlkIjtzOjM6IjQ3NiI7fQ==
کلمات کلیدی:
بسم الله الرحمن الرحیم
الهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
میلاد کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها رو تبریک میگم
یه مطلبی رو در کتاب نکته ها از گفته ها خوندم که بنظرم اومد همه ما کم بیش گرفتارشیم
واز خدا میخوام توفیق بده بتونیم زبونمون رو کنترل کنیم
این هم نقل مطلب:
ای کسانی که ایمان آورده اید هرگز نباید گروهی از مردان گروه دیگر را مسخره کنند شاید آنها بهتر از مسخره کنندگان باشند ونباید هیچ گروهی از زنان، زنان دیگر را مسخره نمایند شاید آنها بهتر از زنان مسخره کننده باشند
مسخره نمودن کار انسان جاهل ونادان است در قضیه بنی اسرائیل که ملتجی به حضرت موسی ع شدند وخداوند دستور کشتن گاو مخصوصی را به انان داد ودر قران بیان شده است:
وبیاد آرید هنگامی که موسی به قومش گفت:خداوند به شما امر می کند که گاوی را ذبح کنید قومش گفتند ایا مارا به استهزا گرفته ومسخره مینمایی؟
موسی گفت: پناه میبرم به خداوند از اینکه از نادانان باشم
ریشه استهزا ومسخره نمودن چیزی جز جهالت ونادانی نیست.
موارد مسخره متفاوت است
گاهی مسخره نمودن نسبت به وضع مالی شخص است
گاهی مربوط به دانش ومعلومات شخص است
گاهی خلقت وقیافه شخصی مورد تمسخر قرار میگیرد این در حقیقت اشکال گرفتن بر خداوند است
گویند شخصی به بزرگی که چهره نسبتا زشتی داشته ایراد می گیرد وطعنه ای میزند . او در جواب می گوید: آیا بر نقش ایراد میگیری یا بر نقاش؟؟؟
هو الله الخالق الباری المصور
هو الذی یصورکم فی الارحام کیف یشاء
او کسی است که در رحم ها شما را هر طور که میخواهد صورتگری می نماید
مصلحت اشخاص در دست خداست مصلحت شخصی را در زیبایی میداند وشخص دیگری را در زشتی، آن شخص زشت هم در نزد خداوند اجری دارد وچه بسا از مقربان باشد، این مسخره نمودن در درگاه الهی بسیار بی ادبی بزرگی است!
در بشر جمال باطن مهم است.........
والی آخر....
حدیث بسیار هشدار دهنده وترس آوری است که خیلی جای تامل کردن واهمیت دادن است
حضرت صادق علیه السلام می فرماید:هر کسی مومنی را به گناهی سرزنش کند نمی میرد تا خودش آن گناه را مرتکب شود
..............................................................................
به ظواهر نباید نگاه کرد ظواهر اصلا ملاک نیست چه بسا شخصی که تحقیر ومسخره میشود از اولیاء خدا باشد
اگر دوست خدا را مسخره نمایی آن ظلمتی که ازین عمل در قلبت ایجاد می شود چگونه میتوانی خارج کنی؟
بسیار خطر ناک است
الهم صل علی محمد وآله وسلم
التماس دعا
کلمات کلیدی: